نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 230
پيروان تورات، اى پيروان انجيل، اى پيروان
قرآن، از آنجا كه قبلا اشكالش را خوانديد، ديگر تكرار نمىكنيم.
بعضى[1] ديگر
گفتهاند مراد از امام پيغمبر است كه پيشواى پيروان حق است، و شيطان و
پيشوايان ضلالت كه پيشواى رهروان باطل است، و گفته مىشود پيروان ابراهيم را
بياورند، و پيروان موسى را بياوريد، پيروان محمد را بياوريد، اهل حق برمىخيزند در
حالى كه كتابهايشان به دست راستشان داده شده، بعد صدا مىزنند پيروان شيطان و
رهروان رؤساى ضلالت را بياوريد، عدهاى هم به اين عنوان حاضر مىشوند.
و ليكن اين وجه مبنى بر اين است كه امام در آيه به معناى عرفيش بوده
باشد يعنى آن فرد از عقلا كه ديگران به وى اقتداء و از او پيروى كنند، و اگر معناى
خاص ديگرى در عرف قرآن داشته باشد نمىتوانيم حمل بر اين معناى عرفى كنيم، و
اتفاقا اين كلمه در عرف قرآن معناى مخصوصى دارد و لذا هر جا اطلاق شود به آن معنا
حمل مىشود، و آن عبارت است از كسى كه به امر خدا هدايت مىكند، و يا در گمراهى به
وى اقتداء مىشود.
و از جمله[2] اقوال،
يكى ديگر اين است كه مراد از امام نامه اعمال مردم است، هم چنان كه
گفته مىشود: اى اصحاب كتاب خير، و اى اصحاب كتاب شر و اگر نامه اعمال را امام
ناميده براى اين بوده كه مردم تابع حكم آنند، هر حكمى كه كرد چه بهشت و چه دوزخ
چارهاى جز اطاعت ندارد.
اين وجه نيز باطل است، و معنا ندارد نامه اعمال و پرونده زندگى
افراد، را پيشوا و امام بنامند با اينكه نامه تابع اعمال آدمى است نه اينكه انسان
تابع آن باشد، پس اگر آن را تابع بناميم مناسبتر است تا متبوع، و اما اين توجيهى
كه برايش كردهاند و گفتهاند كه مردم تابع حكم آن كتابند، آن نيز صحيح نيست، زيرا
آنكه اطاعت و پيروى مىشود حكمى است كه خداوند بعد از پخش نامهها و پس از سؤال و
سنجيدن اعمال و شهادت شهود مىكند، نه حكم كتاب، چون كتاب حكم بهشت و دوزخ ندارد
تنها مشتمل بر متن اعمال از خير و شر است.
از همين جا روشن مىشود كه مراد از امام لوح محفوظ و يا
صحيفه اعمال امت نيز- كه آيه(كُلُّ أُمَّةٍ
تُدْعى إِلى كِتابِهَا)[3] بدان اشاره مىكند- نيست، زيرا كتاب در آيه مذكور
[1] مجمع البيان، ج 4، جزء 15، ص 77 به نقل از مجاهد و قتاده.