نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 199
كاف در كلمه ا رايتك زائده است،
و هيچ محلى از اعراب ندارد، فقط معناى خطاب را مىرساند چنانچه در اسماء اشاره اين
كار را مىكند، و مراد شيطان از اينكه گفت:
(الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ)
آدم (ع) است، برترى دادن آدم بر ابليس همان است كه خداى تعالى او را وادار كرد كه
تا بر او سجده كند، و چون نكرد از درگاه خودش براند.
و از همين جا روشن مىشود كه ابليس از دستور سجده كردن بر آدم همين
تفضيل را فهميده چنانچه از كلام ملائكه در پاسخ خداى تعالى كه گفتند: آيا در
زمين خلقى قرار مىدهى كه فساد و خونريزى كنند فهميد كه خلق آينده نيز گناه
مىتوانند بكنند، و لذا جرأت و جسارت به خرج داده تصميم گرفت ذريه آدم را اغواء
كند، و در تفسير آيه(أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ
يُفْسِدُ ...) (سوره بقره، آيه 30) مطالبى كه نافع
باشد گذشت.
كلمه احتناك به طورى كه در مجمع البيان[1] گفته به معناى قطع شدن از ريشه
است، و وقتى گفته مىشود: احتنك فلان ما عند فلان من مال او علم- فلانى آنچه
مال يا علم نزد فلان كس بود همه را احتناك كرد معنايش اين است كه جستجو
نموده تا دينار آخرش را از او گرفت، و يا وقتى گفته مىشود: احتنك الجراد
المزرع- ملخ زراعت را احتناك كرد معنايش اين است كه تا دانه آخرش را خورد[2].
بعضى[3] گفتهاند
اصل اين كلمه از حنك است، وقتى گفته مىشود: حنك الدابة
بحبلها معنايش اين است كه ريسمانى به گردن حيوان بست و او را كشيد، و ظاهرا
معناى آخرى معناى اصلى احتناك است، چون احتناك خود به معناى افسار كردن است.
و معناى آيه اين است كه ابليس بعد از آنكه سرپيچى كرد دچار غضب الهى
شد و گفت: پروردگارا اين بود آن كس كه مرا به سجده كردن بر وى مامور نمودى؟ و چون
انجام ندادم از درگاه خودت دورم ساختى؟ سوگند كه اگر تا روز قيامت كه مدت عمر بشر
در زمين است مرا مهلت دهى فرد فرد ذريه او را افسار مىكنم مگر اندكى را كه بندگان
مخلص تواند.