responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 197

ديگرى افتاده كه كمتر از محذور آن تفسير نيست، اگر شديدتر از آن نباشد و آن اين است كه رؤيا را به اين احتمال تفسير كرد كه ممكن است رسول خدا 6 چنين خوابى ديده باشد، و هيچ فكر نكرده كه مگر ممكن است قرآن كريم را به احتمال تفسير نمود؟ چطور چنين جرأتى به خود داده كه قرآن را به توهمى تفسير كند كه هيچ شاهد و دليلى بر آن نباشد، نه در خود آيات و نه در خارج؟.

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: مراد از رؤيا خوابى است كه رسول خدا 6 ديد كه در آينده وارد مكه و مسجد الحرام خواهد شد، و همان رؤيايى است كه خداى سبحان در آيه‌(لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا ...) به آن اشاره مى‌كند.

اشكال اين حرف اين است كه رؤياى در آيه مورد بحث رؤيايى است كه قبل از هجرت واقع شده و رؤيايى كه ايشان مى‌گويند بعد از هجرت و قبل از صلح حديبيه اتفاق افتاده، و ما ان شاء اللَّه به زودى در باره آن رؤيا بحث خواهيم نمود.

بعضى‌[2] ديگر به ابى مسلم مفسر نسبت داده‌اند كه گفته مراد از شجره ملعونه در قرآن يهود است.

و در اينكه آيا مى‌توان آيه را به اين وجه تفسير نمود يا نه بحثش گذشت.

(وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً).

در مجمع البيان از زجاج نقل مى‌كند كه گفته: كلمه طينا به خاطر اينكه حال است منصوب شده، و معنايش اين است كه تو اى خدا آدم را در حالى كه از گل بود خلق فرمودى ، و نيز ممكن است كه در تقدير من طين بوده بعد از افتادن كلمه من به فعل خلقت وصل شده و منصوب گرديده است، هم چنان كه در آيه‌(أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ) همين طور شده، يعنى در تقدير لأولادكم بوده بعد از افتادن لام منصوب شده است.

بعضى هم گفته‌اند كه منصوب شدنش از اين باب است كه كلمه مورد بحث، تميز است نه حال‌[3].

و در كشاف احتمال داده كه حال براى موصول باشد نه مفعول خلقت هم چنان كه زجاج و بعضى گفته‌اند: در هر حال حاليه بودن خلاف ظاهر است، زيرا كلمه طينا جامد


[1] منهج الصادقين، ج 5، ص 293.

[2] منهج الصادقين، ج 5، ص 294، و مجمع البيان، ج 6، ص 424.

[3] مجمع البيان، ج 4، ص 69.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست