نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 156
را بيان مىكند فراهم مىسازد.
و معناى آيه شريفه اين است كه وقتى تو قرآن مىخوانى و بر آنان تلاوت
مىكنى ما ميان تو و ميان مشركين كه به آخرت ايمان ندارند- اين توصيف هم از در
مذمت است- حجابى معنوى مىافكنيم كه از فهم آن محجوب مىشوند، و ديگر نمىتوانند
اسم خداى يگانه را بشنوند، و تو را به رسالت حق بشناسند، و به معاد ايمان آورده به
حقيقت آن پى برند.
[وجوه مختلفى كه در معناى(حِجاباً
مَسْتُوراً) در آيه:(وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ
جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ ...) گفته شده است]
مفسرين[1] در معناى(حِجاباً مَسْتُوراً)
اقوال ديگرى دارند، مثلا از بعضى از ايشان نقل شده كه گفتهاند كلمه مفعول (مستور)
مفعول معمولى نيست، بلكه براى نسبت است، نظير اينكه مىگويند رجل
مرطوب (مردى داراى رطوبت) و مكان مهول (جاى وحشتناك) و جاريه
مغنوجة (زنى داراى غنج)، در آيه شريفه هم آمده: حجابى داراى ستر ، و از
همين باب است جمله(وَعْدُهُ مَأْتِيًّا) يعنى وعدهاى كه محقق خواهد شد هر چند چنين نسبتى را بيشتر بايد با
اسم فاعل آورد نه اسم مفعول، مانند لابن و تامر
(مىگويند شتر لابن يعنى شتر شيردار و نخل تامر يعنى درخت
خرمادار).
از اخفش نقل شده كه گفته است: بسيار مىشود مفعول به معناى فاعل
مىآيد، مانند: ميمون و مشئوم كه به معناى
يامن و شائم (يمندار و نحوستدار) است هم چنان كه بسيار مىشود
كه اسم فاعل به معناى اسم مفعول مىآيد مانند(ماءٍ دافِقٍ) يعنى آبى مدفوق (پراكنده شده) با اين حال چه مىشود كه بگوئيم
مستور در آيه هم به معناى ساتر است[2].
از بعضى[3] ديگر نقل
شده كه گفتهاند اسناد مستور به حجاب اسنادى مجازى است،
براى اينكه مستور واقعى چيزى غير از حجاب است.
از بعضى[4] ديگر نقل
شده كه گفتهاند: اين طرز بيان از قبيل حذف و ايصال است، و اصل آن حجابا
مستورا به الرسول عنهم بوده، يعنى حجابى كه با آن رسول خدا 6 از ايشان
پنهان مىشده.
و بعضى ديگر گفتهاند: معناى جمله مذكور حجابا مستورا بحجاب
آخر است، و در حقيقت خداوند خواسته است بفرمايد كه: ما پردههاى متعددى بين
تو و ايشان مىافكنيم.
بعضى[5] ديگر
گفتهاند: معناى حجاب مستور حجابى است كه حجاب بودنش را هم