كلمه اكنه جمع كن با صداى زير كاف است كه
بنا به گفته راغب به معناى ظرفى است كه چيزى در آن پنهان و محفوظ شود[1]، و كلمه وقر به معناى
سنگينى گوش است.
و در مجمع البيان گفته كلمه نفور جمع نافر است و اين نحو
جمع، جمع قياسى و عمومى است، يعنى به طور كلى در هر اسم فاعلى كه از فعلى مشتق شده
باشد كه مصدرش فعول بوده باشد مانند ركوع و سجود و شهود كه جمع اسم فاعل آن نيز
ركوع و سجود و شهود مىآيد[2].
و جمله(وَ جَعَلْنا عَلى
قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً ...) به منزله بيان حجابى است كه
در آيه قبلى بود، و رويهمرفته معناى آن دو چنين مىشود كه: وقتى تو قرآن
مىخوانى ما دلهاى ايشان را با پردههايى مىپوشانيم تا قرآن را نفهمند و
گوشهايشان را هم كر و سنگين مىكنيم تا قرآن را به گوش قبول نشنوند و با فهم ايمان
صدق آن را نفهمند البته همه اينها كيفر كفر و فسق ايشان است.
و عبارت(وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي
الْقُرْآنِ وَحْدَهُ) يعنى و چون در قرآن
پروردگار خود را با وصف يكتايى ذكر مىكنى و شريك را از او نفى مىنمايى
ولوا على ادبارهم نافرين از شنيدن آن در حالى كه پشت مىكنند اعراض
مىنمايند.
كلمه نجوى مصدر است، و به همين جهت با آن مفرد و تثنيه و
جمع و مذكر و مؤنث را وصف مىكنند، و ظاهر خود آن تغيير نمىكند، و همين خود شاهد
اين است كه مصدر است، زيرا مصدر چنين خاصيتى دارد.
اين آيه به منزله دليلى است براى مضمون آيه قبل كه مىفرمود:
بر دلهايشان پرده