نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 78
است كه، خداى تعالى
اهل كفر را، با محروميت از صراط هدايت، گمراه نموده، و ديگر به سوى زندگى
سعادتمندانه دنيايى، و نعمتهاى باقى و خوشنودى خدا در آخرت راهنمايى نمىكند،
بطورى كه اگر پرده از روى دلهايشان بردارى، جز شك و ترديد و كورى و اضطراب و تاسف
و حسرت و اندوه و حيرت، در آن نمىيابى.
(وَ
يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ) - يعنى خداوند تثبيت آنها و اضلال اينها
را، به مقتضاى خواستش انجام مىدهد. و مشيت او مزاحم و مانع و دافعى ندارد. و چيزى
ميان مشيت و فعل او حايل نمىشود.
از همين جا
معلوم مىشود كه، مساله اضلال اينها و تثبيت آنها مربوط به مشيت او است و ناگزير،
بايد جزو قضاياى حتمى، يكى شقاوت كافر و ديگرى سعادت مؤمن را شمرد و روايتى هم اين
معنا را تاييد مىكند.
اگر در جمله(وَ يُضِلُّ اللَّهُ) و جمله(وَ
يَفْعَلُ اللَّهُ) لفظ اللَّه به جاى ضمير آمده، به آن جهت است
كه بطورى كه گفتهاند: عظمت و هيبت مقام او را برساند.(أَ لَمْ
تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ
دارَ الْبَوارِ).
در مجمع
البيان گفته است: كلمه احلال به معناى نهادن چيزى در محلى است، البته
اگر از قبيل اجسام است معنايش مجاور قرار دادن آن جسم يا چيز ديگر و اگر از اعراض
است، معنايش داخل كردن آن عرض در چيز ديگر مىشود و كلمه بوار به
معناى هلاكت است. وقتى مىگويند: بار الشيء يعنى هلاك شد آن چيز
و يبور يعنى هلاك مىشود. و قوم بور به معناى قومى
هلاك شده .
راغب در
باره بوار گفته به معناى كسادى مفرط است، و چون كسادى مفرط سرانجام به
فساد منتهى مىشود تا آنجا كه گفته شده كسد حتى فسد- كساد شد تا آنجا كه
فاسد شد از اين نظر، هلاكت را هم بوار خوانده و گفتهاند: فلان
چيز بار، يبور، بورا يعنى هلاك شد، خداى سبحان هم فرموده:(تِجارَةً لَنْ تَبُورَ)[2].
[حكايت حال
سردمداران و بزرگان ضلالت و ظلم كه كفران نعمت كرده مردم خود را به هلاكت كشاندند]
آيه شريفه،
وضع پيشوايان كفر و رؤساى ضلالت كه ظلم نموده و كفران نعمت كردند را بيان مىكند
كه چگونه نعمتها از هر طرف احاطهشان كرده، و ايشان به جاى