نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 255
چون خداوند كينه و
حسد را از دلهايشان كنده، ديگر احدى از آنان قصد سويى نسبت به ديگرى ندارد، بلكه
همه برادرانى هستند در برابر هم كه بر تختها تكيه زدهاند، و به زودى در بحث
روايتى معنايى براى روبروى هم بودنشان خواهد آمد- ان شاء اللَّه تعالى.
و همچنين از
ناحيه اسباب و عوامل بيرونى نيز در امنيتاند، ديگر دچار نصب (خستگى) نمىگردند. و
نيز از ناحيه پروردگارشان هم ايمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمىشوند، پس اهل
بهشت از هر جهت در سعادت و كرامتند، و از هيچ جهتى دچار شقاوت و خوارى نمىشوند،
نه از ناحيه درونشان و نه از بيرونشان و نه از خدايشان.
قضاهاى
رانده شده [قضاهاى رانده شدهاى كه در قرآن حكايت شده است]
قضاهايى كه
از مصدر جلال رب العزه در بدو خلقت انسان رانده شده، و قرآن كريم آنها را حكايت
نموده، دو سنخ است: يكى اصلى و يكى فرعى، و اصلى آنها ده تا است:
اول اينكه به
ابليس فرمود:(فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ)[1] دوم اينكه به او
فرمود:(وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ
الدِّينِ)[2].
كه البته
ممكن است اين دو را به يك قضا برگردانيد.
سوم اينكه به
او فرمود:(فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ
الْمَعْلُومِ)[3].
چهارم اينكه
باز به او فرمود:(إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ)[4].
پنجم اينكه
دنبال آن فرمود:(إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ)[5].