نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 153
خبر مىدهد.
و نيز
مىبينيم كه خود را به اوصاف پاك و زيبا از قبيل نور، و هادى به سوى صراط مستقيم،
و به سوى ملتى اقوم- يعنى تواناترين قانون و آيين در اداره امور جهان- ستوده. و
قرآن عصر خود را نيز مىيابيم كه فاقد هيچ يك از اين اوصاف نيست، و در امر هدايت و
دلالت از هيچ دقتى فروگذار نكرده است.
و از
جامعترين اوصافى كه براى خود قائل شده صفت يادآورى خداست و اينكه در راهنمايى به
سوى خدا هميشه زنده است، و همه جا از اسماى حسنى و صفات علياى خدا اسم مىبرد، و
سنت او را در صنع و ايجاد وصف مىكند، و اوصاف ملائكه و كتب و رسل خدا را ذكر
مىنمايد، شرايع و احكام خدا را وصف مىكند، منتهى اليه و سرانجام امر خلقت يعنى
معاد و برگشت به سوى خدا و جزئيات سعادت و شقاوت و آتش و بهشت را بيان مىكند.
و همه اينها
ذكر و ياد خداست، و همانست كه قرآن كريم به قول مطلق، خود را بدان ناميده است.
چون از اسامى
قرآن هيچ اسمى در دلالت بر آثار و شؤون قرآن به مثل اسم ذكر نيست، به
همين جهت در آياتى كه راجع به حفظ قرآن از زوال و تحريف صحبت مىكند آن را به نام
ذكر ياد نموده، و از آن جمله مىفرمايد:(إِنَّ الَّذِينَ
يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ
خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ
إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا
جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ
يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ)[1] كه مىفرمايد: قرآن
كريم از اين جهت كه ذكر است باطل بر آن غلبه نمىكند، نه روز نزولش و نه در زمان
آينده، نه باطل در آن رخنه مىكند و نه نسخ و تغيير و تحريفى كه خاصيت ذكريتش را
از بين ببرد.
و نيز در
آيات مورد بحث ذكر را به طور مطلق بر قرآن كريم اطلاق نموده، و نيز
[1] آنان كه از آيات ما اعراض و بسوى باطل مىگرايند امرشان بر
ما مخفى نيست، آيا كسى كه به آتش انداخته مىشود بهتر است يا كسى كه روز قيامت
ايمن وارد عرصه مىشود حال آنچه مىخواهيد بكنيد كه او به آنچه مىكنيد بينا است.
كسانى كه به ذكر( قرآن) بعد از آنكه آمدشان كافر شدند( هر چه مىخواهند بكنند كه
جزاى خود را خواهند ديد) كه قرآن كريم كتابى است گرانمايه و بى مانند، كه باطل نه
در عصر نزولش و نه در آينده در آن راه ندارد، نازل شده از خداى فرزانه ستوده است.
سوره فصلت، آيه 40- 42.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 153