نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 134
حميم بازشان
نمىدارد، آن وقت محشر، محشريان را از خوردن باز مىدارد؟[1].
مؤلف: اينكه
فرمود: زمين مبدل به نانى پاكيزه مىشود احتمال دارد از باب تشبيه باشد هم چنان كه
از خبرى كه اينك مىخوانيد همين معنا بر مىآيد.
در ارشاد
مفيد و احتجاج طبرسى از عبد الرحمن بن عبد اللَّه زهرى، روايت آمده كه:
زمانى هشام
بن عبد الملك به زيارت خانه خدا آمده بود، وقتى وارد مسجد الحرام شد تكيه بر دست
پسر سالم، غلام خود كرده بود، و اتفاقا امام باقر (ع) هم در مسجد نشسته بود. سالم
غلام هشام به او گفت: يا امير المؤمنين! اين محمد بن على است كه اينجا نشسته. گفت:
اين همانست كه مردم عراق مفتون و شيفته اويند؟ گفت آرى.
گفت: نزد او
برو و بگو امير المؤمنين مىگويد مردم در قيامت تا تمام شدن حساب چه مىخورند و چه
مىآشامند؟ امام باقر (ع) فرمود: مردم در سرزمينى محشور مىشوند كه مانند قرص نانى
پاكيزه است و در آن نهرها جارى است، هم مىخورند و هم مىآشامند تا حسابها پايان
پذيرد.
راوى
مىگويد: هشام از شنيدن اين پاسخ خوشحال شد و پنداشت كه مىتواند با يك اشكال ديگر
بر آن جناب غلبه كند. گفت اللَّه اكبر! برو بگو آن روز موقف محشر كجا مىگذارد كسى
به فكر خوردن و آشاميدن بيفتد؟ امام باقر در پاسخ واسطه فرمود: آتش سختتر است يا
موقف حساب؟ اهل آتش غذا مىچشند و آشاميدنى مىآشامند، و عذاب آتش از اين كار
بازشان نمىدارد، به اهل بهشت خطاب مىكنند كه براى ما آب و يا از آن نعمتها كه
خدا روزيتان كرده بياوريد. هشام بعد از شنيدن اين جواب ساكت شد و ديگر نتوانست
چيزى بگويد[2].
و در الدر
المنثور است كه: ابن مردويه از افلح غلام ابى ايوب، روايت كرده كه گفت: مردى از
يهود نزد رسول خدا 6 آمد و از معناى آيه(يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ
غَيْرَ الْأَرْضِ) پرسش كرد و گفت: آن چيزى كه زمين به آن عوض مىشود چيست؟
فرمود قرص نانى است. يهودى گفت: پدرم فدايت باد! در مكة است؟
رسول خدا 6
خنديد آن گاه فرمود: خدا يهود را بكشد! هيچ ميدانيد معناى در مكة
چيست؟ در مكة به معناى نان خالص و يا مغز نان است.[3]