responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 71

كسانى هستند كه كفر صفت ايشان است نه اينكه در گذشته يك بار از ايشان كفر سرزده باشد، چون اگر چنين باشد انذار كردن و نكردن پيغمبر در باره آنان يكسان نيست).

[آيه شريفه:(وَ لا تَرْكَنُوا ...) متضمن نهى از تمايل به ستمكاران چه از اهل كتاب و چه از موحدين و مسلمين مى‌باشد]

و مخاطبين به نهى از ركون همان كسانى هستند كه در آيه فاستقم مخاطب بودند. و در آيه مورد بحث، از اين دشمنان مشرك پيغمبر تعبير كرده به‌(الَّذِينَ ظَلَمُوا) همانگونه كه از قومهاى پيامبران گذشته در داستانهايى كه از آنها در همين سوره در آيات 37، 67، 94، ذكر مى‌كند همين تعبير را آورده، و نيز در همين سوره از آنها به ظالمين نيز تعبير كرده و فرموده:(وَ قِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ). پس حاصل كلام اينكه در اين آيات فرقى ميان دو تعبير وصف (ظالمين) و صله و موصول‌(الَّذِينَ ظَلَمُوا) نيست، چون هر دو تعبير در باره اقوام به يك معنا است.[1] اما اينكه صاحب كشاف گفته: منظور از جمله‌(الَّذِينَ ظَلَمُوا) كسانى است كه ظلمى از ايشان سرزده باشد و گرنه مى‌فرمود ظالمين [2] حرف صحيحى است، و ليكن آن نتيجه‌اى را كه او مى‌خواهد نمى‌تواند بگيرد، زيرا تعبير به فعل در مقام آيه كه توضيحش گذشت هر چند بيشتر از صرف تحقق و صدور را نمى‌رساند و ليكن مقام، اين معنا را با معناى وصفى منطبق مى‌كند، نظير آيه‌(فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌)[3] كه در عين اينكه تعبير به فعل شده مع ذلك با معناى صفت منطبق است.

و اما نقطه ضعفى كه در كلام صاحب المنار است اين است كه وى آيه را تنها مربوط به ستمكاران و دشمنان مؤمنين و نقشه‌چينان از مشركين دانسته، و اين از مشار اليه، محض تحكم و بدون دليل سخن گفتن است، زيرا هيچ دليلى در دست نيست كه دلالت كند بر اينكه آيه شامل ستمگران از اهل كتاب و دشمنان اسلام از يهود و نصارا نمى‌شود، مخصوصا با اينكه خود قرآن در گذشته نزديكى ايشان را به جرم اينكه از در ظلم در كتاب خدا اختلاف مى‌اندازند ستمگر خوانده و صريحا از دوستى با آنان نهى و تشديد كرده و حتى فرموده:(وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ)[4] و در باره دوستى با مطلق كفار فرموده:


[1] المنار، ج 12، ص 170.

[2] تفسير كشاف، ج 2، ص 433.

[3] و اما كسى كه طغيان كند، و زندگى دنيا راى بر آخرت ترجيح دهد در اين صورت جز جهنم منزلگاهى نيست و اما كسى كه از مقام پروردگارش بهراسد و نفس راى از پيروى هوى باز بدارد در اين صورت جز بهشت منزلگاهى نيست. سوره نازعات، آيه 37- 41.

[4] و هر كه از شما ايشان راى دوست بدارد خود او هم از ايشان است. سوره مائده، آيه 51

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست