نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 517
تنگى معيشت و امثال
آن از امورى است كه دعا و صدقه در تغيير آنها دخالت و اثر دارد. بعضى ديگر
گفتهاند محو همان از بين بردن گناهان است، نه توبه، و
اثبات تبديل سيئات است به حسنات. عدهاى گفتهاند[1]:
محو نسلهاى پيش، و اثبات نسلهاى بعد است. و بعضى[2]
گفتهاند مقصود محو ماه و اثبات آفتاب است، كه آيت شب را محو نموده، روز را كه
وسيله بينايى است اثبات مىكند. و بعضى[3]
گفتهاند: محو دنيا، و اثبات آخرت است. عدهاى[4]
گفتهاند: راجع به ارواح است كه خداوند در حال خواب آنها را مىگيرد، هر كدام را
كه بخواهد رها مىكند و هر كدام را بخواهد نگه مىدارد. قول ديگر اينكه راجع به
اجلهاى نوشته شده در شب قدر است كه هر كدام را بخواهد بهمان حال باقى مىگذارد و
هر كدام را بخواهد تغيير مىدهد.
اين اقوال و
امثال آن اقوالى است كه در خود آيه دليلى بر آنها نيست تا آيه را به آن معانى
تخصيص دهيم، و بدون هيچ ترديدى آيه اطلاق دارد. علاوه بر اينكه مشاهدات خود ما نيز
به ضرورت و بداهت شاهد و مطابق آنست، زيرا ما مىبينيم كه مساله دگرگونى و تحول در
تمامى اطراف عالم جريان داشته، هيچ موجودى وقتى در دو زمان مقايسه شود به يك حالت
باقى نمىماند، و حتما دستخوش تغيير و تحول شده، حالا يا ذاتش متحول شده، و يا
صفاتش، و يا اعمالش. و در عين حال وقتى فى حد ذاته و بر حسب وقوعش اعتبار شود
مىبينيم ثابت مانده، و تغيير نيافته، چون هيچ چيز از آن حالى كه بر آن حال واقع
شده تغيير نمىپذيرد.
پس براى
تمامى موجودات ديده شده دو جهت است، يك جهت تغير كه از اين جهت دستخوش مرگ و
زندگى، و زوال و بقاء، و انواع دگرگونيها مىشود، و يك جهت ثبات كه از آن جهت بهيچ
وجه دگرگونى نمىپذيرد. حال، اين دو جهت، يا همان كتاب محو و اثبات و ام الكتاب
است، و يا دو چيز ديگريست كه از آثار آن دو كتاب و متفرع بر آنها است. به هر حال،
آيه شريفه قابل تطبيق بر اين دو جهت هست، و در نتيجه شامل تمامى موجودات مىگردد.
نكته دوم
اينكه خداى سبحان در هر چيزى قضاء و قدرى ثابت دارد كه قابل تغيير نيست، و همين خود
دليل فساد گفتار كسانى است كه گفتهاند: هر قضايى قابل تغيير است و آن گاه استدلال
كردهاند به روايات و دعاهاى متفرق كه دلالت دارد بر اينكه دعاء و صدقه مقدرات سوء
را دفع مىكند، مانند دعائى كه از ائمه (ع) و از بعضى صحابه روايت شده كه
گفتهاند: پروردگارا اگر اسم مرا در زمره اشقياء نوشتهاى از آنجا محو كن، و
در زمره سعداء بنويس ، و همچنين نظاير اين مضمون. ولى بايد بدانيد كه اين
راجع به مقدرات غير
[1] ( 1 و 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 13، ص 169، ط بيروت.
[2] ( 1 و 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 13، ص 169، ط بيروت.
[3] ( 1 و 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 13، ص 169، ط بيروت.
[4] ( 1 و 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 13، ص 169، ط بيروت.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 517