نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 496
(إِنَّ
الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ
لا يُؤْمِنُونَ)[1] گفتيم: كه منظور از(الَّذِينَ كَفَرُوا) هر جا كه در قرآن بطور مطلق آمده باشد معاندين از مشركين عرب
است، كه در ابتداى دعوت اسلام عليه آن قيام مىكردند، هم چنان كه مقصود از(الَّذِينَ آمَنُوا) هر جا كه بدون قيد آمده باشد سابقين در اسلامند،
كه در اول دعوت اسلام ايمان آوردند.
اين را نيز
بايد دانست كه مفسرين در آيه شريفه مورد بحث اقوال گوناگونى دارند، كه چون
فائدهاى در ايراد بيشتر آنها نديديم از ايرادش خوددارى نموديم. علاوه بر اينكه
آنچه ما خود اختيار نموده و آورديم براى اهل بحث كافى است، و- ان شاء اللَّه- در
بحث روايتى آتيه بعضى از آن اقوال را خواهيم آورد.
اين آيه
تاكيد همان وعيد قطعى است كه در آيه قبلى كرده بود، به بيان نظائر آن تا دلالت كند
بر اينكه تهديد در آيه قبلى صرف تهديد نيست و آن چنان نيست كه دليلى بر وقوعش
نباشد، بلكه از امكان وقوع گذشته، وقوع هم يافته است، و آن چنان نيست كه كفار پيش
خود پنداشته و گفتند:(لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ
قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ)[2].
آرى، قبل از
تو (اى پيغمبر اسلام) بفرستادگان ديگر نيز كفر ورزيدند، و استهزاء كردند، و معجزات
دلبخواه پيشنهاد كردند، عينا همين طور كه اينان به دعوت تو كفر مىورزند و با وجود
معجزه قرآن، معجزات ديگرى از پيش خود پيشنهاد مىكنند، من هم كفار را هميشه مهلت
مىدهم و سپس ايشان را به عذاب خود مىگيرم، و كس نمىداند كه عقاب من چگونه است،
آيا صرف تهديد است؟ و يا چيزيست كه مىتوانند از آن بگريزند؟ و يا چيزيست كه
مىتوانند تحمل كنند؟ پس وقتى عذاب من بر امتهاى گذشته نازل شده اينها نيز بايد
بدانند كه عذاب من واقع شدنى است، و بايد از كارهايى كه نظير افعال آنان است
بپرهيزند تا آنچه بر سر آنان آمد بر سر اينان نيايد.
و از اينجا
معلوم مىشود اينكه بعضى[3] از مفسرين
گفتهاند آيه مورد بحث تسليت و مايه دلگرمى رسول خدا 6 است صحيح نيست.