نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 495
است كه انسان را
بكوبد.
[تهديد
كفارى كه در ابتداى دعوت اسلام انكار و دشمنى پيشه كردند به نزول مصيبتها]
و در آيه
شريفه تهديد و وعيد قطعى است براى كسانى كه كفر ورزيدند به عذابى كه هرگز
برنمىگردد، و نيز در آن علائم و مقدمات آن عذاب ذكر شده، كه يكى پس از ديگرى بروز
مىكند تا خود آن عذاب موعود فرا رسد.
و معناى آيه
اين است كه: لا يزال مصيبتهاى كوبنده بر سر اينها كه به دعوت حقه تو كفر مىورزند
بخاطر آنچه كردند و كفرى كه به رحمان ورزيدند مىآيد، و يا در نزديكىهاى خانه شان
فرود آمده، همواره بدين حال هستند، تا آنكه آن عذابى كه خداوند وعدهشان داده
برسد، چون خداى تعالى خلف وعده نمىكند و گفتارش تغيير نمىپذيرد.
دقت در اينكه
اين سوره مكى است،- به شهادت مضامين آياتش- و همچنين دقت در حوادثى كه بعد از بعثت
و قبل از هجرت رسول خدا 6 رخ داده، و بررسى حوادثى كه بعد از هجرت تا قبل از فتح
اتفاق افتاده، اين معنا را به دست مىدهد كه منظور از جمله (الَّذِينَ كَفَرُوا)- كسانى كه كافر شدند همان كفار عرب از اهل مكه و
غير ايشان است كه در ابتداى دعوت اسلام آن را رد نموده، انكار و عناد را به نهايت
رسانده، در انگيختن فتنه و فساد پافشارى نمودند.
و مقصود
از آنان كه مصيبتها بر سرشان آمد كفار اطراف مكه است كه جنگها و قتل
و غارتها از پايشان درآورد. و مقصود از آنها كه مصائب در نزديكىهاى
خانههاشان فرود آمد اهل مكهاند كه حوادث ناگوار در پيرامون شهرشان اتفاق
مىافتاد، و دودش به چشم آنها نيز مىرفت و وحشت و اندوه و ساير آثار سوء آن خواب
و خوراك را از ايشان سلب مىنمود. و مقصود از عذابى كه وعدهشان داده
عذاب شمشير است كه در روزهاى بدر و احد و ساير غزوات با آن روبرو شدند.
و بايد دانست
اين عذابى كه خداوند در اين آيه كفار را بدان تهديد نموده غير آن عذابيست كه در
سوره يونس كه تفسيرش گذشت بدان انذار كرده و فرمود:(وَ
لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ
وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ) تا آنجا كه براى بار دوم فرمود:(وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)[1] زيرا آيه سوره يونس
تهديدى است عمومى در باره همه امت، و اما اين آيات تهديد و وعيدى است در خصوص كفار
قريش و غير ايشان كه در ابتداى دعوت رسول خدا 6 عليه دعوتش قيام مىنمودند.
قبلا هم در
جلد اول اين كتاب در سوره بقره در تفسير آيه