نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 366
مىبينم كه بالاى سرم
نان حمل مىكنم و مرغان از آن مىخورند، ما را به تعبير آن خبر ده، كه ما تو را از
نيكوكاران مىيابيم [1].
و رؤياى
پادشاه مصر را حكايت نموده مىفرمايد: پادشاه گفت: من در خواب مىبينم هفت
گاو فربه را كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند، و هفت سنبله سبز و سنبلههاى خشك
ديگر، هان اى كرسىنشينان، نظر دهيد مرا در رؤيايم [2].
و نيز از
خواب مادر موسى حكايت نموده مىفرمايد: و چون وحى كرديم به مادر تو آنچه وحى
شدنى است كه او را در صندوق بگذار و بدريا بينداز[3] .-
چون در روايات آمده كه اين وحى بصورت رؤيا بوده-.
و نيز
خوابهايى از رسول خدا 6 حكايت كرده مىفرمايد: زمانى كه خداوند ايشان را
در عالم رؤيا به تو اندك نشان داد، كه اگر ايشان را بسيار جلوه مىداد هر آينه سست
مىشديد و در اينكه به جنگشان اقدام بكنيد يا نه نزاع مىكرديد[4] .
و باز فرموده: هر آينه خداوند صدق و حقيقت خواب رسولش را آشكار و محقق ساخت
كه: بزودى ان شاء اللَّه به مسجد الحرام وارد مىشويد، در حالى كه ايمن باشيد و
سرهايتان تراشيده باشد و تقصير كرده باشيد، و ترسى بر شما نباشد[5] .
و نيز مىفرمايد: ما خوابى كه به تو نشان داديم قرارش نداديم مگر فتنه و
امتحان مردم[6] .
از دليل نقلى
هم تعداد زيادى روايت از رسول خدا 6 و امامان اهل بيت (ع) رسيده كه همه، اين
معنا را تاييد مىكنند.
و ليكن
دانشمندان طبيعى اروپا، رؤيا را يك واقعيت خارجى نمىدانند، و برايش