responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 189

فلا تدعنى قومى ليوم كريهة

لئن لم اعجل ضربة أو اعجل‌[1]

و نيز مانند آيه قرآن كه مى‌فرمايد:(إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‌ قَلْبِها).

صاحب مجمع البيان اين قول را به ابى مسلم مفسر نسبت داده.[2] اشكال اين قول اين است كه اگر مقصود از اين حرف همان حرفى باشد كه بعضى از مفسرين گفته‌اند كه در آيات قرآنى تقديم و تاخيرى رخ داده، مقصود آنان در جايى است كه جمله‌هاى متعددى باشد كه طبعا بعضى بر بعضى مقدم باشد، و در قرآن مؤخر ذكر شده باشد ولى از به هم‌خوردگى نظم طبيعى آنها اختلافى در معنا پديد نيايد، مثل جاهايى كه در مقام شمردن چند چيز است، كه طبعا يكى جلوتر از ديگرى بوده، ولى در قرآن عقب‌تر ذكر شده، چون عنايتى به رعايت نظم در كار نبوده، هم چنان كه در مثل آيه‌(وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ)[3] كه تقدير آن چنين بوده: همسرش ايستاده بود پس ما او را بشارت داديم به فلان و فلان پس او خنديد .

و تقديم و تاخير در آيه مورد بحث اينطور نيست، زيرا با تقديم و تاخير جملات معنا مختلف مى‌شود، چون اگر هم يوسف را جلوتر فرض كنيم در اين صورت همى مطلق و غير مقيد به نديدن برهان مى‌شود، و اگر آن طور كه در قرآن آمده بعد از هم زليخا قرار دهيم همى مقيد به شرط خواهد بود.

و اگر مقصود مفسر نامبرده اين است كه هم يوسف جواب لو لا است كه مى‌بايستى بعد از لو لا آمده باشد ولى جلوتر آمده، در جواب مى‌گوييم: چنين چيزى از نظر علم نحو جايز نيست، و علماى نحو آن را تجويز نمى‌كنند و لو لا را به ان شرطيه قياس نموده هر چه هم كه در كلام عرب بر خلاف آن ببينند و يا بشنوند حمل بر خلاف مى‌كنند. مگر اينكه بگوييم اين مفسر مخالف با عقيده نحويين بوده چون ديده بر اين قياس دليلى در كار نيست و نيز دليلى بر تاويلشان وجود ندارد.

[دو قول ديگر در اين باره‌]

6- و از جمله اقوال در توجيه آيه اين است كه گفته‌اند: اولين بارى كه زليخا به قصد


[1] من در جنگ بر دشمن پيشدستى مى‌كنم و نمى‌گذارم دشمن بر من پيشدستى كند و اگر چنين نكردم قوم من ديگر مرا براى روز جنگ نخوانند. شاهد در اينست كه جمله و اگر چنين نكردم ... كه بر جزاى شرط دلالت دارد مقدم بر شرط شده.

[2] مجمع البيان، ج 5، ص 234 و 235.

[3] همسرش ايستاده بود پس بخنديد پس ما او را بشارت داديم به( تولد) اسحاق و پشت سر اسحاق يعقوب. سوره هود، آيه 71.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 189
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست