responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 71

و حجت دوم از راهى اقامه شده كه عامه مؤمنين آن را معتبر مى‌دانند. مؤمنين در بسيارى موارد توجهى به لذائذ مادى زخارف اين نشاه ندارند، و بيشتر اعتنايشان به زندگى اخروى است كه سعادت و شقاوت آن، جزاى اعمال ايشان است، و وقتى بينه و دليل عقلى بر قطعى بودن معادى همانند آغاز خلقت قائم شود قهرا بر هر مؤمن واجب مى‌شود كه به غير خداى سبحان كسى را نپرستد، و به جز او به طمع پاداش و ترس از عقاب، اربابى اتخاذ نكند.

و حجت سوم حجتى است كه قلوب خاصه از مؤمنين متمايل بدان است، و آن اين است كه در نظر عقل تنها چيزى كه بايد پيروى شود حق است، و از آنجا كه يگانه راهنماى به سوى حق خداى سبحان است نه آن رب‌هاى دروغينى كه مشركين به جاى خداى سبحان مى‌پرستند پس، به حكم عقل تنها معبودى كه بايد پيروى شود خداى تعالى است، نه آن اربابى كه مشركين آنها را خدا مى‌خوانند، و بزودى در تفسير آيات مورد بحث بيانى كه اين حجت‌هاى سه‌گانه را توضيح داده بيش از اين روشن سازد خواهد آمد- ان شاء اللَّه تعالى.

و اگر اين نكته‌اى كه گفتيم در كار نبود، به حسب ظاهر جا داشت اول حجت دوم، يعنى آيه‌(قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ ...) ذكر گردد، بعد حجت سوم در مرحله دوم قرار گيرد و سپس حجت اول، چون دومى متعرض توحيد و سومى متعرض نبوت و اولى متعرض معاد است.

و يا ابتدا حجت دومى ذكر شود و سپس بين اولى و سومى جمع گردد و بعد از آن قرار داده شود.

[معناى رازق بودن خداوند از آسمان و زمين، و منظور از ملكيت گوشها و چشم‌ها در:(أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ)]

(قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ ...) كلمه رزق به معناى عطائى است جارى و هميشگى، و رزق دادن خداى تعالى عالم بشريت را از آسمان، عبارت است از فرستادن باران و برف و امثال آن. و رزق دادنش از زمين عبارت است از روياندن گياهان و تربيت دامها، البته گياهان و دامهايى كه بشر از آنها ارتزاق مى‌كند، و به بركت اين نعمت‌هاى الهى است كه نوع بشر باقى مى‌ماند و نسلش منقرض نمى‌گردد.

و اما اينكه فرمود:(أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ) منظور از ملكيت گوشها و چشمها اين است كه خداى تعالى در حواس انسانى تصرف مى‌كند و انسانها با آن حواس، انواع استفاده از ارزاق مختلفش را تنظيم مى‌كنند، و معين مى‌سازند كه از ميان ارزاقى كه خداى تعالى حلالش كرده و اجازه بهره‌ورى از آنها را داده كدام يك مفيد و كدام غير مفيد است. آرى، انسان براى مشخص كردن آنچه را كه مى‌خواهد از آنچه كه نمى‌خواهد گوش و چشم و حس لامسه و ذائقه و شامه خود را به كار مى‌اندازد، و به سوى آنچه كه به وسيله اين حواس، مفيد تشخيص داده به راه مى‌افتد و از طلب آنچه غير مفيدش تشخيص داده متوقف مى‌شود، و يا از

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست