نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 70
هدايت كرده در باره
فاسقان نيز اين قضاى حتمى را رانده كه ايمان نياورند (33).
(به ايشان)
بگو: آيا از شركاى شما كسى هست كه خلقت موجودى را آغاز كند و بار ديگر او را زنده
بسازد؟ بگو تنها خدا است كه خلق را مىآفريند و پس از مردن دوباره زنده مىكند، با
اينحال چرا از حق روىگردان مىشويد (34).
(و نيز) از
ايشان بپرس آيا از شركاى شما كسى هست كه به سوى حق هدايت كند؟ بگو كه تنها خدا به
سوى حق هدايت مىكند، آيا با اين حال، كسى كه به سوى حق هدايت مىكند سزاوارتر است
كه مردم پيرويش كنند، و يا كسى كه خودش راه به جايى نمىبرد مگر آنكه ديگرى هدايتش
كند. پس شما را چه شده و چگونه حكم مىكنيد؟ (35).
بيشترشان جز
خيال و پندار را پيروى نمىكنند، با اينكه پندار به هيچ وجه حق را اثبات نمىكند،
(پس بدانند كه) خدا بدانچه مىكنند دانا است (36).
بيان آيات
اين آيات
حجتهايى است قاطع بر ربوبيت خداى تعالى، و رسول گرامى خود را دستور مىدهد كه اين
حجتها را عليه مشركين اقامه نمايد. و اين حجتها سه حجت است كه از نظر دقت و
متانت داراى ترتيبند: حجت اول از راهى اقامه شده كه وثنىها و بتپرستان آن را
معتبر مىدانستند، چون بتپرستان با پرستش بتها ارباب بتها را مىپرستيدند، كه
به عقيده آنان مدبر عالم كون بودند و هر يك از آن ربهاى گوناگون را به خاطر تدبير
خاصى كه آن رب دارد مىپرستيدند تا رضايت او را جلب نموده، از بركات مخصوصى كه آن
رب داشت بهرهمند شده، از خشم و عقوبتش ايمن گردند، مثلا ساكنان لب درياها رب دريا
را مىپرستيدند و ساكنان كوهستانها رب كوهها را و ساكنان بيابانها رب بيابانها
را، و همچنين اهل هر رشته از علوم و صناعات و اهل جنگ و غارت و هر طائفهاى ديگر
رب آنها را مىپرستيدند كه تدبير آن رب با هدفى كه آنان از عبادت داشتند تناسب
داشت، تا آن رب از پرستنده خود راضى شود و با رضايت خود بركاتش را بر او ارزانى
داشته خشم و غضبش را از او باز دارد.
و حجتى كه
عليه اين عقيده خرافى اقامه شده اين است كه تدبير عالم انسانى و ساير موجودات همه
و همه به دست خداى سبحان است، نه به دست غير او، و مشركين اعتراف دارند كه خالق كل
عالم خدا است و بس، پس، بايد بپذيرند كه همو مدبر كل عالم است، (و او است كه هر
چيزى را در جاى خود آفريده پس واجب است تنها او را يگانه در ربوبيت دانسته غير او
را نپرستند).
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 70