نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 513
آيه مورد بحث حكايت
كلام ملائكه است كه به عنوان دستورى ارشادى و به منظور نجات او از عذابى كه صبح
همان شب بر قوم نازل مىشود با وى در ميان نهادهاند و در اين كلام مخصوصا
جمله (إِنَّ مَوْعِدَهُمُ
الصُّبْحُ)- موعد عذاب اين قوم صبح
همين شب است بويى از عجله و شتابزدگى هست.
و معناى آيه
اين است كه ما نوجوانانى از جنس بشر نيستيم بلكه فرستادگانى هستيم براى عذاب اين
قوم و هلاك كردنشان پس تو خود و اهلت را نجات بده، شبانه تو و اهلت در قطعهاى از
همين شب حركت كنيد و از ديار اين قوم بيرون شويد كه اينها در صبح همين شب به عذاب
الهى گرفتار گشته هلاك خواهند شد و بين تو و صبح، فرصت بسيارى نيست و چون حركت
كرديد احدى از شما به پشت سر خود نگاه نيندازد.
بعضى[1] از مفسرين گفتهاند مراد از
كلمه التفات توجه و ميل به مال و اثاث است، خواستهاند بگويند از
متاعهايى كه در اين شهر هست چيزى با خود نبريد و يا التفات به معناى تخلف از حركت
شبانه است ليكن اين دو احتمال چيزى نيست كه انسان به آن التفاتى بكند.
(إِلَّا امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُها ما أَصابَهُمْ)- از ظاهر سياق
برمىآيد كه اين جمله استثناء از كلمه أهلك باشد نه از
كلمه أحد چون اگر از كلمه أحد باشد، معناى آيه چنين
مىشود: و كسى از شما هنگام رفتن به پشت سر خود نگاه نكند مگر همسرت و
اين معنا درست به نظر نمىرسد چون دنبالش مىفرمايد: زيرا كه او به همان
عذابى مىرسد كه آنها به آن خواهند رسيد و اين جمله علت استثناء همسر او را
بيان مىكند، و خداى تعالى در جاى ديگر نيز به بيانى صريحتر فرموده:(إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ)[2].
(إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ)- يعنى موعد
هلاكت اين قوم صبح است و صبح به معناى اول روز و بعد از طلوع فجر است كه افق رو به
روشن شدن مىگذارد هم چنان كه در جاى ديگر اين موعد را به همان طلوع فجر معنا كرده
نه طلوع خورشيد و فرموده:(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ
مُشْرِقِينَ)[3].
جمله اولى از
دو جمله مورد بحث فرمان(فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ
اللَّيْلِ) را تعليل مىكند و مىفهماند اگر گفتيم: همين شب اهلت را بيرون ببر،
به علت آن بود كه موعد عذاب