نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 419
را در باره شرايع
صابئين بازگو نموديم.
و مذاهب
وثنيت هندى كه گويا صابئين نيز مثل ايشانند همه در يك عقيده اتفاق دارند، و آن
اعتقاد به تناسخ است و حاصل آن اين است كه عوالم هستى هم از طرف گذشته و ازل، و هم
ناحيه آينده و ابد نامتناهيند و هر عالمى براى خود بهرهاى از بقاء موقت دارد،
وقتى اجل آن عالم منقضى شد صورتى كه دارد از دست مىدهد و باطل مىشود، و از آن
عالم، عالمى ديگر متولد مىشود كه آن نيز مدتى زندگى مىكند و مىميرد، و از آن
عالم نيز عالم سومى پديد مىآيد، و همچنين از ازل چنين بوده و تا ابد نيز چنين
خواهد بود.
اين وضع كه
در سراسر جهان و در همه عوالم جريان دارد در تك تك نفوس انسانها نيز جارى است و
نفوس انسانيت كه متعلق مىشود به بدنها هرگز نمىميرد، هر چند كه بدنها مىميرند،
اما نفسى كه متعلق بوده به اين بدنى كه در حال مرگ است، مبدأ حيات مىشود براى
بدنى ديگر كه در حال پيدايش است، مدتى هم با اين بدن زندگى مىكند تا مرگ آن بدن
برسد، باز متعلق مىشود به بدن سوم و كيفيت زندگيش در هر بدن بستگى دارد به
كارهايى كه در بدن قبلى انجام داده، اگر نيكوكار بوده و با اعمال نيك فضايل نفسانى
كسب كرده، زندگى خوشى خواهد داشت، و اگر با اعمال زشت رذائلى كسب كرده، زندگى نكبت
بارى خواهد داشت، البته اين جريان مخصوص نفوس ناقصه است، اما نفوسى كه در
معرفت برهم (خداى سبحان) به درجه كمال رسيدهاند آنها به حيات ابدى زنده
و از تولد بار دوم ايمن، و از نظام قهرى تناسخ خارج مىباشند.
7- وثنيت
بودايى:
دائرة
المعارف بستانى در باره وثنيت بودايى مطالبى آورده كه خلاصهاش اين است كه وثنيت
برهميه به وسيله كيش بودا، بازسازى و اصلاح شد، و اين كيش منسوب است به بودا
سقيامونى كه بنا به آنچه از تاريخ سيلانى نقل شده در سال پانصد
و چهل و سه قبل از ميلاد وفات يافته، البته تواريخ ديگر، غير اين را گفتهاند، و
اختلاف در سال فوت او به دو هزار سال هم كشيده شده است، و به همين جهت كه تاريخ
درستى از اين مرد در دست نيست بسيارى احتمال دادهاند كه وى يك شخص خرافى و موهوم
بوده و چنين شخصى اصلا وجود نداشته، ولى كاوشهايى كه اخيرا در گايا
شده، و همچنين آثارى كه در بطنة به دست آمده بر صحت وجود اين شخص
دلالت دارد و نيز آثار ديگرى از تاريخ زندگى و تعاليمى كه وى به شاگردان و پيروان
خود القاء مىكرده به دست آمده است.
و بودا از
خانوادهاى شاهنشاهى بوده كه به خاندان سوذودانا معروف بودهاند، كه
از دنيا و شهوات آن كنارهگيرى نموده، و در جوانى از مردم عزلت مىگزيده است و
سالهايى از عمر
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 419