responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 420

خود را در بعضى از جنگلهاى وحشتناك به تزهد و رياضت كشيدن گذرانده تا آنجا كه دلش به نور معرفت روشن شده است آن گاه از جنگل خارج شده به ميان مردم آمده و بطورى كه گفته‌اند در آن هنگام سى و شش سال از عمر او مى‌گذشته و در بين مردم به دعوت پرداخته و آنان را به تخلص از رنج و بدبختى، و رستگارى به راحتى كبرى و حياتى آسمانى و ابدى و سرمدى دعوت مى‌كرده و آنان را نصيحت مى‌نموده و به تمسك به ذيل شريعت خود تشويق مى‌كرده است و اصول شريعتش عبارت بوده از تخلق به اخلاق كريمه و رها كردن شهوات و اجتناب از رذائل.

و بودا (بطورى كه نقل شده) بر خلاف برهمى‌ها كه خود را تافته‌اى جدا بافته مى‌دانستند و بطور كلى مردم را در تشرف به سعادت دينى متفاوت و زنان و كودكان را به كلى محروم از اين سعادت مى‌دانستند همواره در باره خود و معايب و وساوس درونيش صحبت مى‌كرده و هيچ بزرگى و تكبرى براى خود قائل نبوده، و رسما مى‌گفته من نيز مانند همه شما گرفتار تسويلات و وساوس نفسانى هستم و نيز مى‌گفته در عالم به جز يك شريعت، شريعت ديگرى نيست، و گويا منظورش اين بوده كه همه شرايع در اين سخن اتفاق دارند كه مجرمين بايد به شدت عقوبت شوند و صالحان به ثواب عظيم برخوردار گردند ولى شريعت من هيچ سخنى از عقوبت نداشته و براى عموم مردم نعمت است و در آن شريعت همانند آسمان، جايى است براى مردان و زنان و كودكان و دختران و اغنياء و فقراء، چيزى كه هست توانگران به زحمت مى‌توانند اين راه را بپيمايند.

تعليم بودا بطورى كه از عقايد بودائيان بر مى‌آيد بر اين اساس است كه طبيعت، تهى و تو خالى بوده و چيزى جز وهمى حيله‌گر نيست و عدم در همه جا و در هر زمان وجود دارد و مملو از غش است و همين عدم است كه همه ديوارها و موانع بين اصناف مردم و جنسيات و احوال دنيوى آنان را بر مى‌دارد و نه تنها مردم را برادر يكديگر مى‌سازد بلكه حتى كرمها را نيز برادر بودائيان مى‌سازد.

بودائيان معتقدند به اينكه آخرين عبارتى كه سقيامونى به آن تكلم كرده اين بوده:

هر موجود مركب فانى است ، و در نظر بودائيان هدف نهايى و آخرين مرحله كمال عبارت است از: نجات نفس از هر بيمارى و غرور. و نيز معتقدند به اينكه دوره تناسخ كه البته نقطه‌اى نهايى كه بدان منتهى شود ندارد در يك صورت از وسط پاره مى‌شود و قطع مى‌گردد و آن وقتى است كه نفس از تولد جديد امتناع بورزد كه در اين صورت تصميم مى‌گيرد خود را حتى از ميل به هستى پاك كند.

اين بود قواعد اصولى كيش بودا كه بطور صريح در قديمى‌ترين تعليماتش كه در الاريانى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست