نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 249
لفظ امکان ؟ اول معنی اینها را ذکر کنیم سپس به پرسش بالا پاسخ دهیم .
آنچه تا کنون مورد بحث بود امکان ذاتی است که در مقابل ضرورت ذاتی و
امتناع ذاتی است . یک شیء یا واجب الوجود است و یا ممتنع الوجود و یا
ممکن الوجود . یعنی یا این است که وجود داشتن برای او ضروری و حتمی و
خلاف ناپذیر است و یا وجود نداشتن ، و یا هیچ یک از وجود داشتن و وجود
نداشتن برای او حتمی و ضروری نیست و ذات آن شیء نه ایجاب میکند وجود
را و نه لاوجود را ، قسم اخیر ممکن الوجود است ، پس امکان یک مفهوم
سلبی است و به معنی این است که ذات شیء نه اقتضاء وجود داشته باشد و
نه اقتضا عدم .
امکان به معنی و مفهوم دیگر نیز اطلاق میشود و آن عبارت است از صرف
اقتضاء عدم نداشتن ، خواه اقتضاء وجود باشد یا نباشد ، همین که چیزی
اقتضاء عدم نداشت گفته میشود ممکن است . امکان به این معنی فقط نقطه
مقابل امتناع است ، علیهذا هر چیزی که ممتنع نیست ممکن است به امکان
عام خواه واجب و ضروری باشد یا ممکن به امکان خاص . پس امکان به آن
معنی اعم است از امکان ذاتی ( امکان خاص ) و از ضرورت ذاتی ، در عرف
عام هر وقت کلمه امکان اطلاق میشود همین مفهوم عام مراد میشود .
امکان به معنی دیگر نیز گفته میشود که اخص از امکان خاص است . برای
توضیح این معنی از امکان لازم است دو قسم از ضرورت را توضیح دهیم :
منطقیین میگویند ضرورت بر دو قسم است : یا ذاتی است و یا وصفی . یعنی
اگر رابطه محمولی با موضوعی ضروری باشد یا از آن جهت است که ذات موضوع
قطع نظر از هر قید و شرط اضافی ایجاب میکند محمول را و یا در صورت یک
قید و شرط اضافی آن را ایجاب میکند . قسم اول ضرورت ذاتی است و قسم
دوم
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 249