نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 191
نيازمندى به حضرت حق و بندگى و عبوديت در برابر او بالاترين افتخار است، كه
انسان دست نياز به سوى ديگران دراز نكند و نيازش را به محضر خداوند عرضه بدارد و
هميشه و در همه حال خود را فقير و نيازمند او بشمارد.
2. فقر به معناى سادهزيستى
بخشى از روايات كه از فقر ستايش مىكند، مربوط به سادهزيستى و زندگى بدون
تجملات است كه از آن به زهد نيز تعبير مىشود. اين معنا در برابر ثروتى است كه
موجب غرور و مستى و غفلت مىشود و در برخى روايات از آن به «سُكرالمال» تعبير شده
و در كنار مستى شراب و قدرت آمده است. [1]
3. فقر تحميلى به علّت ايستادگى در راه حق
قسمتى از روايات مدح فقر، اشاره به فقر تحميلى از سوى دشمنان دارد كه بر اثر
انجام وظيفه و ايستادگى بر اصول دينى دامنگير انسان مىشود.
مثلًا در آغاز اسلام، پيامبر گرامى و مسلمانان به موجب ايستادگى در مسير حق و
پافشارى بر توحيد، در شِعْب ابىطالب در محاصره اقتصادى دشمن قرار گرفتند و همچنين
پس از هجرت رسول خدا صلى الله عليه و آله به مدينه گروه عظيمى از مسلمانان مجبور
به
[1]. قال على عليه السلام: «السُّكر
أربع سكرات: سكرالشراب، وسكرالمال، و سكرالنوم و سكرالملك». (بحارالانوار، ج 73، ص
142)
نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 191