نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 271
موضوعات ناشى از زمان و مكان است و يا از اشخاص، بنابراين هيچگاه حكم تغيير
نمىكند و دين خداوند در هر زمان و مكان يكى است و هرگز سنّت الهى دگرگون
نمىشود». [1]
محقّق اردبيلى از صريحترين و باسابقهترين فقها در اين زمينه است. وى
مىگويد:
«و لا يمكن القول بكليّة شىء بل تختلف الأحكام باعتبار الخصوصيّات و الأحوال و
الأزمان و الأمكنة و الأشخاص و هو ظاهر، و باستخراج هذه الاختلافات و الانطباق على
الجزئيّات المأخوذة من الشرع الشريف امتاز أهل العلم و الفقهاء؛ نمىتوان به ثابت بودن و كليّت چيزى حكم داد، بلكه احكام
به اعتبار خصوصيات و احوال و زمانها و مكانها و اشخاص مختلف است و اين مسأله روشن
است و با استخراج و در نظر گرفتن اين خصوصيّات و اختلافات و انطباق بر جزئيات
مأخوذه از شرع اسلام، اهميّت اهل علم و فقها نمايان مىگردد». [2]
اهميّت و توجّه به مقوله زمان و مكان تا آنجا ضرورى تلقى مىشود كه فقيه معروف
صاحب كتاب جواهر الكلام در بحث مكيل و موزون با قاطعيّت تمام اين توهّم را كه در متن شرعى، عرفِ
زمانِ خاصّى (مثل زمان پيامبر صلى الله عليه و آله) مورد ملاحظه قرار گرفته، مورد
نقد قرار داده و مىفرمايد: «و دعوى
الإجماع هنا على كون المدار على زمان النبىّ صلى الله عليه و آله على الوجه الّذي
عرفته، غريبة فإنّى لم أجد ذلك في كلام أحد من الأساطين فضلًا عن أن يكون اجماعاً؛ و ادّعاى اجماع در مقام كه ملاك (مكيل و موزون) همان چيزى
است كه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بوده، بسيار بعيد است و من چنين مطلبى
را در كلام هيچ يك از بزرگان نيافتم چه رسد به اينكه امرى اجماعى باشد». [3]
اساساً اين فقيه نامدار در موارد بسيارى شرايط زمانى و مكانى را ناشى از
اختلاف در عادات و رسوم دانسته و ملاحظه زمان و مكان را امرى اجتنابناپذير
مىشمرد. به طور مثال در مسأله «حِداد» كه در اصطلاح عبارت است از تزيين زنِ شوهر
مرده به لباس و وسائل زينتى- كه اتّفاقاً معركه انظار فقها نيز هست- مىفرمايد: «و لا يخفى عليك أنّه تطويل بلا طائل ضرورة كون المدار على
ما عرفت و هو مختلفٌ باختلاف الأزمنة و الأمكنة و الأحوال و لا ضابطة للزينة و
التزيّن و ما يتزيّن به إلّا العرف و العادة الّتي يندرج فيها الهيئات و غيرها؛ مخفى نماند كه توضيح بيشتر براى اين بحث بىفايده و غير
لازم است، زيرا ملاك بر آن مبنايى است كه دانستى و آن بواسطه زمانها و مكانها و
حالات، مختلف است و ضابطهاى براى زينت و اسباب تزيين نيست مگر عرف و عادات و
رسوم». [4]
در ميان معاصران، مقوله زمان و مكان جايگاه ويژه خود را پيدا كرده و با عنايتى
كه فقهاى معاصر به آن داشتهاند به تدريج زمان و مكان موقعيّتى ويژه در لابهلاى
بحثهاى علمى براى خود پيدا نموده است.