هيچ گونه سند و تضمينى ندارد، مهمترين اسناد و تضمينها را براى بندگانش قائل شده است.
و در پايان اين معامله بزرگ، به آنها تبريك مىگويد، و بشارت مىدهد:
آيا لطف و محبت و مرحمت از اين بالاتر تصور مىشود؟!
و آيا معاملهاى از اين پرسودتر وجود دارد؟
لذا در حديثى از «جابر بن عبداللَّه انصارى» مىخوانيم: هنگامى كه آيه فوق نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد بود، حضرت آيه را با صداى بلند تلاوت كرد و مردم تكبير گفتند، مردى از «انصار» پيش آمد و از روى تعجب از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: راستى اين آيه بود كه نازل شد؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آرى.
مرد انصارى گفت: بَيْعٌ رَبِيْحٌ لانُقِيْلُ وَ لانَسْتَقِيْلُ: «چه معامله پر سودى؟ نه اين معامله را باز مىگردانيم، و نه اگر بازگشتى از ما بخواهند، مىپذيريم»! «1» نه فسخ مىكنيم و نه فسخ را مىپذيريم.
***
همان گونه كه روش قرآن مجيد است، كه در آيهاى سخنى را به اجمال مىگويد، و در آيه بعد به شرح و توضيح آن مىپردازد، در دومين آيه مورد بحث، مؤمنان را كه فروشندگان جان و مال به خدا هستند، با نُه صفت بارز معرفى مىكند، يعنى خداوند با چنين فروشندگانى به معامله مبادرت مىكند:
1- «آنها كه توبهكارانند»، و دل و جان خود را به وسيله آب توبه، از آلودگى گناه شستشو مىدهند «التَّائِبُون».