جلد هشتم
انگيزه نگارش اين تفسير
با گسترش بيدارى و آگاهى در همه سطوح، با بيدار شدن حسّ كنجكاوى براى درك مسائل اسلامى در همه طبقات، و با احساس نياز شديد به فهم حقايق تعليمات اسلامى كه امروز به دلائل مختلف صورت گرفته، اين بحث در ميان عموم طبقات مخصوصاً نسل جوان پيدا شده است: اگر بخواهيم اسلام را بهتر و عميقتر بشناسيم، و از سرچشمه تعليمات آن سيراب شويم، چه بايد كرد؟!
در پاسخ اين سؤال به آنها، اين جواب داده مىشود: اصيلترين منابع اسلامى، «قرآن» است، كه به صورت دستنخورده، و بدون هيچ كم و كاست، از پيامبر صلى الله عليه و آله به دست ما رسيده، و زبان گوياى وحى در آن منعكس است، قبل از هر چيز آن را بخوانيد، و در آن بينديشيد.
فوراً سؤال مىكنند: براى فارسىزبانان مطالعه كدام تفسير بهتر است؟
بدون شك، تفاسير ارزندهاى در زبان فارسى، از ديروز و امروز، داريم. ولى عدم آشنائى به نثر آنها، و يا سنگين بودن مطالبشان، سبب شده كه براى گروهى قابل هضم نباشند (به جز كمى از تفاسير كه اين اشكالات را توانستهاند حلّ كنند).
اين موضوع، سبب شد: با همكارى و دستيارى «جمعى از آقايان فضلاء» آستين را بالا زنيم، و تفسيرى روان، دور از اصطلاحات پيچيده علمى، دور از شرح اختلافات مفسران، و در عين حال پرمغز، و بر اساس نيازها و دريافتهاى روز، تهيه و در اختيار عموم گذاريم.
از سوى ديگر، براى اين كه: «خواص» و «فضلاء» نيز، بتوانند از آن بهره گيرند، حداكثرِ كوشش براى منعكس ساختن بحثهاى گوناگون علمى (گاهى در متن و گاهى در پاورقىها) به عمل آمد، تا براى هر دو گروه مفيد و سودمند باشد.