***
«آنها مقربانند»! «أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ».
«سابِقُون» كسانى هستند كه نه تنها در ايمان پيشگامند، كه در اعمال خير و صفات و اخلاق انسانى نيز پيشقدماند، آنها «اسوه» و «قدوه» مردمند، امام و پيشواى خلقند، و به همين دليل مقربان درگاه خداوندِ بزرگند.
بنابراين، اگر بعضى از مفسران پيشگام بودن آنها را تنها به سبقت در «طاعة الله» (اطاعت خدا) يا نمازهاى پنجگانه، يا جهاد، يا هجرت، يا توبه، و امثال آن تفسير كردهاند، هر كدام گوشهاى از اين مفهوم وسيع را مورد توجه قرار دادهاند، و گرنه اين كلمه، اينها، و غير اينها از خيرات و بركات را، شامل مىشود، و نيز اگر در روايات اسلامى گاه «سابقون» به چهار نفر «هابيل»، «مؤمن آل فرعون» و «حبيب نجار» كه هر كدام در امّت خود پيشگام بودند، و همچنين «امير مؤمنان على بن ابى طالب» عليه السلام كه نخستين مسلمان از مردان بود تفسير شده، در حقيقت بيان مصداقهاى روشن آن است، و به معنى محدود ساختن مفهوم آيه نيست. «1»
در حديث ديگرى آمده است: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: أَ تَدْرُونَ مَنِ السَّابِقُونَ إِلى ظِلِّ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ؟: «آيا مىدانيد چه كسانى پيشگامان به سوى سايه لطف پروردگار در قيامتند»؟!
اصحاب عرض كردند: خدا و رسولش آگاهتر است، فرمود: الَّذِينَ إِذْ أُعْطُوا الْحَقَّ قَبِلُوهُ، وَ إِذا سَأَلُوهُ بَذَلُوهُ، وَ حَكَمُوا لِلنَّاسِ كَحُكْمِهِمْ لِأَنْفُسِهِمْ: «آنها كسانى هستند كه وقتى حق به آنها داده شود، پذيرا مىگردند، و هنگامى كه از حق سؤال شوند، آن را در اختيار مىگذارند، و درباره مردم، آنگونه حكم مىكنند كه درباره خودشان»!. «2»
در بعضى از روايات نيز به پيامبران مرسل و غير مرسل تفسير شده است. «3»