جلد بيست و سوم
چگونه خدا را شكر نگوئيم؟
خدا را شكر كه تلاشهاى مستمر چهارده ساله دستهجمعى سبب شد كه، تفسير نمونه وارد بيست و سومين جزء خود شود، و تدريجاً قلوب همه مشتاقان و عاشقان قرآن را تسخير كند.
و تا پايان كار، راه زيادى در پيش نيست، فقط «دو جلد ديگر» باقى مانده كه اميد است لطف خداوند بزرگ در باقيمانده اين راه طولانى نيز يار و مددكار باشد، و اين خدمت با موفقيت به پايان رسد.
اين در حالى است كه، ترجمه آن به زبان «اردو» تا جلد پنجم، با زيباترين صورتى، در «هند» و «پاكستان» انتشار يافته، و جلد اول ترجمه «عربى» زير چاپ، و مقدمات ترجمه به زبان «انگليسى» نيز فراهم مىگردد.
اما هر قدر به اواخر قرآن نزديكتر مىشويم، شتاب مشتاقانه ما، توأم با دلهره، بيشتر مىشود، «شتاب» به خاطر فوت نشدن هفتهها و روزها، بلكه ساعتها ودقائق، و «دلهره» به خاطر اين كه، شايد بحث هائى در مجلدات سابق بوده كه حق آن كاملًا ادا نشده، و بايد در اين مجلدات جبران گردد، يا وعدههائى كه درباره شرح مسائلى دادهايم مبادا از قلم بيفتد.
بحمد اللَّه نه تنها با گذشت اين مدت، خستگى و فتورى در كار تفسير حاصل نشده، بلكه تلاشها و كوششها فزونتر شده است، و لذا اميد مىرود كه هر چه