***
باز از آنجا كه يادآورى اين مسائل در زمينه معاد، هشدار و لطفى است به همگان، مىافزايد: «كدامين نعمت از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد»؟! «فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ».
***
در آيه بعد، مىفرمايد: «اين همان دوزخى است كه مجرمان پيوسته آن را انكار مىكنند» «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ».
در اين كه مخاطبين، حاضران در محشرند و اين سخن در قيامت به آنها گفته مىشود؟ و يا مخاطب شخص پيامبر صلى الله عليه و آله مىباشد، و در دنيا به او گفته شده است؟ مفسران تفسيرهاى مختلفى دارند، ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه، معنى دوم را تقويت مىكند؛ زيرا تعبير به فعل مضارع (يُكَذِّبُ) و استفاده از جمله غائب با عنوان «مُجْرِمُون»، بيانگر اين است كه، خداوند به پيامبرش صلى الله عليه و آله مىگويد:
اين اوصاف دوزخى است كه همواره مجرمان در اين دنيا آن را انكار مىكنند، و يا اين كه، مخاطب همه انس و جن هستند كه به آنها هشدار مىدهد: جهنمى كه مجرمان آن را انكار مىكنند داراى چنين اوصافى است كه مىشنويد، بايد به هوش باشيد، عاقبت كارتان به آنجا نرسد.
***
باز در توصيف جهنم و عذابهاى دردناك آن مىافزايد: «مجرمان در ميان دوزخ و آب سوزان در رفت و آمدند» «يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ».
«آن» و «آنى» در اينجا به معنى آبى است كه در نهايت حرارت و سوزندگى باشد، و در اصل از ماده «انا» (بر وزن رضا) به معنى «وقت» گرفته شده؛ زيرا آب سوزان به «وقت و مرحله نهائى» خود رسيده است.