***
آرى، در آن روز سؤال نمىشود، بلكه «مجرمان با قيافههايشان شناخته مىشوند» «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ». «1»
گروهى داراى چهرههاى بشاش، نورانى و درخشانند كه بيانگر ايمان و عمل صالح آنهاست، و گروهى ديگر، صورتهائى سياه، تاريك، زشت و عبوس دارند كه نشانه كفر و گناه آنهاست، چنان كه در آيات 38 تا 41 سوره «عبس» مىخوانيم: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ* ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ* وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ* تَرْهَقُها قَتَرَةٌ: «در آن روز، چهرههائى درخشان و نورانيند* خنندان و مسرورند* و چهرههائى تاريك* كه سياهى مخصوصى آن را پوشانيده».
سپس مىافزايد: «آنگاه آنها را با موهاى پيش سر، و پاهايشان مىگيرند، و به دوزخ مىافكنند»! «فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ».
«نَواصى» جمع «ناصيه» چنان كه «راغب» در «مفردات» مىگويد: در اصل به معنى موهاى پيش سر و «أَخَذَ بِهِ ناصِيَهُ» به معنى گرفتن موى پيش سر است، و گاه كنايه از غلبه كامل بر چيزى مىآيد.
«أَقْدام» جمع «قدم» به معنى پاها است.
گرفتن مجرمان با موى پيش سر، و پاها، ممكن است به معنى حقيقى آن باشد كه، مأموران عذاب اين دو را مىگيرند و آنها را از زمين برداشته، با نهايت ذلت به دوزخ مىافكنند، و يا كنايه از نهايت ضعف و ناتوانى آنها در چنگال مأموران عذاب الهى است كه، اين گروه را با خوارى تمام به دوزخ مىبرند، و چه صحنه دردناك و وحشتناكى است آن صحنه؟