نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 516
و قراردادى است يعنى همين طور كه كيفر دزدى، بريدن دست و پاداش نيكوكارى بالا بردن مقام او است، همچنين كيفر آدم بدكار، دوزخ، و پاداش انسان نيكوكار بهشت است. و همه اينها يك نوع جعل و قرارداد الهى است كه از اين طريق بندگان خود را هدايت نمايد.
ب: پاداشها و كيفرها مخلوق خود نفس است. يعنى هر انسانى بر اثر اعمال نيك و بد ملكاتى را تحصيل مى كند كه اين ملكات، صورت و فعليت نفس بشمار مى روند. و در سراى ديگر، هر نفس، مطابق صورت و فعليت خود، فعاليت و خلاقيت دارد. نفوسى كه فعليت آنها از طريق طاعات سرچشمه گرفته، خلاق پاداشهاى نيك و صورتهاى زيبا هستند. و نفوسى كه صورتها وفعليت هاى آنها معلول اعمال بد و زشت آنها است،مطابق فعليت خود، صورتهاى زشت كه پيوسته نفس را آزار و اذيت مى نمايد، خلق مى كند.
بنابراين مبنا، جزاها يك امر قراردادى نيست كه از طريق جعل ووضع تحقق پذيرند و با به هم زدن قرارداد از بين بروند بلكه مخلوق خود نفس است كه بدون اختيار، مبدأ اين نوع از صورتها و فعليت ها مى گردد.
در اينجا مى توان اين مسأله را به صورت ديگر نيز مطرح كرد. افعال ما، در عالم ديگر به وجود ديگرى، تجسم و تجلى پيدا مى كنند و در حقيقت نماز انسان در آن جهان به صورت نور و به عنوان پاداش ظاهر مى گردد و همچنين است كارهاى زشت.و تفاوت اين بيان با بيان پيشين روشن است.
اكنون بايد با توجه به اين دو نظريه در باب ثواب و عقاب، مسأله جمع ميان دليل عقلى وظاهر آيات را پى گيرى و تقرير كرد.
1. هرگاه مسأله كيفر و پاداش را يك مسأله قراردادى بدانيم، مى توان با حفظ داورى عقل، آيات مربوط به حبط را به شيوه زير تفسير كرد:
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 516