responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 89

تدريج نباشد و اينك پاسخها از اين اشكال به طور گذرا مطرح مى شوند.

1. اراده در خدا به معنى علم به اصلح است

تدريجى بودن اراده سبب شده است كه قائلان به ذاتى بودن صفت اراده، آن را به صفت علم برگردانيده و بگويند اراده خدا همان علم او به نظام اصلح و اكمل است، صدر المتألهين مى گويد:

«معنى اين كه خدا مريد است، اين است كه او از ذات خود آگاه است و از علم به ذات، علم به نظام خير، برخيزد و مى داند كه اين نظام چگونه به صورت قطعى تحقق مى پذيرد».[1]

او اين سخن را در جاهاى مختلف از كتاب اسفار [2] آورده، و حكيم سبزوارى [3] نيز آن را در شرح الاسماء الحسنى پذيرفته است.

اين نظريه هر چند در ميان متأخرين از شهرت به سزايى برخوردار است و حتى مرحوم محقّق خراسانى در بحث اتحاد طلب و اراده بر اين نظر صحه نهاده است[4] ولى يك چنين تفسيرى از اراده، در واقع انكار اراده است; شكى نيست كه خدا به نظام اكمل علم دارد، ولى حقيقت آگاهى غير از واقعيت اراده است. هرگاه اراده را به علم تفسير كنيم، درحقيقت آن را انكار كرده ايم، و اگر فاعل مريد را، اكمل از غير مريد بدانيم، در اين تفسير، خدا به صورت فاعل غير اكمل جلوه داده شده است; از اين جهت در روايات ائمه اهل بيت، علم و مشيت دو صفت مختلف به شمار آمده اند، بكير بن اعين مى گويد به امام صادق (عليه السلام)گفتم:«علمه و مشيئته مختلفتان أو متفقتان؟» فقال (عليه السلام): «العلم


[1] صدر المتألهين، اسفار، ج6، ص 316.

[2] همان مدرك، ص 331.

[3] حكيم سبزوارى، شرح الاسماء الحسنى، ص 42.

[4] محقق خراسانى، كفاية الأُصول، ج1، بحث أوامر فصل دوم مبحث اتحاد طلب و اراده.

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست