نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 4 صفحه : 17
1ـ معرفت خدا قبل از بعثت پيامبران
اشاعره، وجوب معرفت را سمعى مى دانند ومى گويند: پيش از بعثت پيامبران، معرفت خدا وصفات او، واجب نيست. آنگاه كه پيامبرى آمد و فرمانى آوردوفرمود: (قُلْ انظُروا ما ذا في السَّماوات والأرضِ) معرفت بر ما واجب مى شود.[1]
مسلّماً نظر اشعرى در اين مورد بسيار سست وبى پايه است، تا آنجا كه نويسنده مواقف وشارح آن كه خود از پيشوايان اشاعره بشمار مى روند، بر اين نظريهانتقاد دارند، ولى شيخ ماتريدى وجوب معرفت را كاملاً عقلى دانسته ومى گويد:
به حكم عقل،بايد وجود خدا ويگانگى وعلم وقدرت وكلام واراده او وحدوث جهان، وگواهى معجزه بر صدق رسول را شناخت.
«ماترى[2]دى» با درايت خود، دريافته است كه اگر وجوب معرفت وآنچه كه در كلام او بر آن عطف شده است از شرع استفاده شود، مستلزم دور است، زيرا هنوز خدا ثابت نشده وبا صفات او آشنا نشده ايم ونبوت پيامبران مبرهن نگشته، در اين صورت چگونه مى توان وجوب آن را از كلام پيامبر به عنوان يك حكم الزامى استفاده كرد؟
2ـ حسن وقبح عقلى
حسن وقبح عقلى نقش مهمى در مسائل كلامى دارد ومسائل فراوانى بر آن