responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 301

واكنش «عادل» و «شريف»، نخستين واكنش در مقابل علماى معقول ومدافعان از حريم شريعت نبود، بلكه پيوسته علماى معقول در هر عصرى، محسود ومظلوم بودند، وپيوسته حنابله وكسانى كه اسم اهل الحديث با خود يدك ميكشيدند با اين گروه، به مخالفت برخاسته وحتى خود خليفه،«القادر بالله» عباسى، در اختلاف ميان معتزله وحنابله مداخله كرد ومعتزله را از تدريس ومناظره محروم ساخت، وتهديد كرد كه اگر با اين فرمان مخالفت كنند، مواخذه خواهند شد، وبه دنبال آن سلطان محمود بن سبكتكين، در سرزمين «غزنه» همين روش را اتخاذ كرد. او مخالفان حنابله را به دار آويخت، وآنان را از سرزمين غزنه تبعيد كرد، ودستور داد كه در بالاى منابر،آنان را لعن كنند،واين كار به صورت سنّت،در آمد[1].

آنان به خيال خود،«معتزله» را به دار زدند، ولى در حقيقت، عقل وخرد را معدوم كردند، سرانجام، شعله اين آتش دامن متفكران اشاعره را نيز گرفت، در حالى كه اشاعره بيش از «معتزله» به اهل حديث نزديك بودند، تا آنجا كه تعجب نخواهيد كرد اگر بخوانيد كه ذهبى حنبلى، سيف الدين آمدى را تارك الصلاة معرفى مى كند، ومى گويد: «قاضى تقى الدين، از استاد خود ابن ابى عمر نقل مى كند كه ما با«سيف الدين آمدى» معاشرت داشتيم، ودر نمازگزاردن او مردد بوديم، وقتى او به خواب رفت، پاى او را با مركّب علامت گذارديم، اين علامت دو روز بر جاى خود باقى بود، واز اينجا فهميديم كه او وضو نمى گيرد».

آيا مى توان با اين وهم وگمان، مرد محققى را متهم به ترك نماز كرد؟ فرض كنيد كه او اين علامت را نشسته است، ولى از كجا معلوم كه او از وضوء معذور نبوده وبا تيمم نماز نمى خوانده است؟

علاوه بر اين، تهمت هاى ديگرى نيز در ترجمه اين مرد آمده است. حتى او


[1] ابن كثير، البداية و النهاية، 12/ 6 ـ 7.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست