responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 267

على الاطلاق بود، و امام شريعت در شرق و غرب به شمار مى رفت و تمام افراد، از عرب و عجم به فضيلت او مقر بودند و ديدگان بشر مانند او را نديده و نخواهد ديد»[1] ،چگونه مى توان باور كرد كه او هنگامى كه در بستر مرگ افتاده بود، چنين گفت: «من پنجاه هزار كتاب مطالعه كردم و براى شناسايى حق و در آنچه كه دانشمندان اسلام مطالعه كرده اند، جستجو كردم، و در گذشته از تقليد در اصول دين فرار مى كردم، اما الان به كلمه حق باز گشتم(و آنچه را كه آموخته بودم، به دور ريختم). بر شما باد عقيده پير زنان. من هم اكنون بر آن دين عجائز مى ميرم و آخرين لحظه زندگى را با كلمه اخلاص به پايان مى رسانم.واى بر ابن جوينى!![2].»

ذهبى يك فرد متعصب در مذهب حنبلى است وپيوسته از مجسمه واهل تقليد، تمجيد وتوصيف مى كند واهل تفكر واستدلال وبرهان را به باد توبيخ ميگيرد. وى با نقل اين افسانه وديگر افسانه هاى مشابه آن، درباره امام الحرمين، مى خواهد اهل تفكر را بكوبد، وتقليد در مسائل اصول را ترويج كند، آن هم تقليد در يك رشته رواياتى كه به دست احبار يهود وراهبان مسيحيان، وارد حوزه اسلامى شده است وما به خاطر پرهيز از اطاله سخن از نقل آنها خود دارى مى كنيم.

سرانجام، ابوالمعالى، به سال478، در خانه خود، دعوت حق را لبيك گفت ودر همانجا نيز به خاك سپرده شد، وپس از چند سال به مقبرة الحسين، منتقل گرديد ودر كنار والد خود به خاك سپرده شد. روز درگذشت او بازارها تعطيل گشت وشاعران در سوگ او اشعارى سرودند وچهار صد شاگرد او، قلمدانهاى خود را شكستند ويكسال چيزى ننوشتند ويكسال تمام، دستمال عزا بر سر بستند وآنان به روز وفات، در شهر طواف مى كردند واظهار جزع مى نمودند ومصيبت خود را به مردم


[1] تبيين كذب المفترى، ص278.
[2] ذهبى، سير اعلام النبلاء، 18/471.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 267
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست