responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 258

سال413، درگذشت»[1].

گويا اين روش، پس از خطيب نيز ادامه داشته وپيوسته شيخ در معرض اتهام قرار مى گرفته وسخنانى دور از ادب درباره او مى گفته اند.

كسانى كه بخواهند از مقام وموقعيت شيخ مفيد به خوبى آگاه شوند واز قدرت مناظره او اطلاعى به دست آورند، به كتاب«فصول مختاره» كه گزيده هايى از مناظرات اوست، مراجعه فرمايند.

اينك ما نمونه اى از مناظرات او را،براى اداى حق وى،در اينجا مى نگاريم:

«وى روزى وارد مجلس على بن عيسى رمانى، متوفاى 385 شد، در حالى كه مجلس، مملو از افراد بود، او در آخر مجلس نشست وهر چه جمعيت از مجلس بيرون مى رفتند، او به شيخ نزديكتر مى شد. تا اينكه مجلس تقريبا خالى شد. در همين حال، مسئول خانه او وارد شد وگفت: شخصى بر در خانه است وعلاقه مند است با تو ملاقات كند. رمانى اجازه داد كه وارد شود. او وارد شد ومناقشه ميان آن دو به طول انجاميد، از سخنانى كه ميان آن دو رد وبدل گرديد، اين بود كه آن مرد به رمانى گفت: درباره حديث غدير وداستان غار چه مى گويى؟

رمانى در پاسخ گفت: داستان غار«درايت» است وحديث غدير«روايت»، وهرگز روايت با علم ويقين برابرى نمى كند. آن شخص قانع شد واز مجلس على بنعيسى رمانى، بيرون رفت.

وقتى نوبت سئوال به شيخ مفيد رسيد، به رمانى گفت: سئوالى دارم، على بنعيسى، گفت: آماده پاسخم، شيخ گفت: كسانى كه با امام عادل ودادگر به نبرد برخيزند، چه حكمى دارند، گفت: چنين افرادى كافر ويا فاسقند.


[1] ابو بكر خطيب بغدادى، تاريخ بغداد، ج3، ص231، شماره 1299.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست