نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 256
لغزش نابخشودنى
خطيب بغدادى، در ترجمه قاضى باقلانى، سخنى دارد كه هم اكنون يادآور ميشويم:
«مى گويند: روزى ابن معلم، شيخ رافضه ومتكلم آنان(مقصود شيخ مفيد است)، با ياران خود در بعضى از مجالس شركت كرد; ناگهان مشاهده كرد كه قاضى ابوبكر وارد مى شود; ابن معلم، به ياران خود گفت: شيطان آمد.با اينكه قاضى دور از جايگاه آنان بود، سخن او را شنيد، وقتى نشست، به ابن معلم وياران او چنين گفت:«اِنّا اَرْسَلْنا الشَّيَاطينَ عَلَى اْلكافِرينَ تُؤُّرهُمْ اَزّاً»[1].
يعنى: اگر من به عقيده شما شيطانم، شما نيز كافريد، مرا به سوى شما فرستادهاند»[2].
ما فكر مى كنيم كه اگر خطيب، از مقام وموقعيت معلم شيعه آگاه بود، از نقل اين افسانه خود دارى مى كرد. يافعى، در تاريخ خود، شيخ مفيد را چنين معرفى ميكند:
«دانشمند شيعه، شيخ آنان، معروف به مفيد وسرآمد در علم كلام وجدل وفقه بود ودر زمان دولت آل بويه، با اهل هر مذهب وفرقه اى با جلالت وعظمت مناظره مى كرد. ابن ابى طى، مى گويد: او بسيار صدقه مى داد ودر عين ابهت، فوق العاده فروتن بود ودر اوقات فراغت، نماز مى گزارد وغالبا روزه مى گرفت ولباس زبر ميپوشيد»[3].
[1] مريم/83، ماشياطين را بر سر كافران مى فرستيم تا آنان را از اطاعت باز دارند و به گناه وادار سازند. [2] ابوبكر، خطيب بغدادى (م ـ 456) تاريخ بغداد، ج5، ص379. [3] يافعى، مرآة الجنان، ج3، ص28.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 256