responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 23

راباحنابله استوارتر مى كرد، ولى اين مناظره حاكى از آن است كه پس از بازگشتازمكتب استاد، هنوز پيوند مناظره با او برقرار بوده، تا آنجا كه استاد به وى ميگويد:

تو بگو: چرا يكى را منع كردى وديگرى را اجازه دادى؟

2ـ مناظره، حاكى از آن است كه ابوعلى از عقيده اهل حديث دربارهاسماءِخدا وصفات او آگاه نبوده واز اين جهت، از شاگرد خود كه در خانهاوبزرگ شده، علت آن را استفسار مى نمايد، در حالى كه ابوعلى از استوانههايبزرگ علم كلام در اواخر قرن سوم هجرى بوده است، وهرگز نمى توان گفت كه او از توقيفى بودن اسماء الهى آگاه نبوده، در حالى كه با اندك مراجعه روشن مى شود كه براى تنزيه حق از يك سلسله صفات ناپسند، اسماء وصفات الهى توقيفى اعلام شده است تا بدون اذن شارع كسى اسمى ويا وصفى را درباره خدا به كار نبرد.

3ـ مادّه «حكم» همان طور كه در منع وبازدارى به كار مى رود، در آگاهى وداورى استوار نيز به كار مى رود[1]. آنجا كه مى فرمايد:

((وَ آتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيّاً))(مريم/12).

(در دوران كودكى به يحيى حكمت آموختيم).

بنابر اين بعيد نيست كه توصيف خدا به حكيم، به ملاك معنى دوم باشد، نه به ملاك معنى اول كه همان منع وباز دارندگى است وكوشش در اينكه هر دو معنى را به يكى برگردانيم، دليل روشنى ندارد.


[1] لسان العرب ج 12 ص 14 ـ طبع بيروت ماده حكم.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست