responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 223

آن كس كه مى گويد، خدا مخلوق است، آن را گفتار بشرى دانسته است، واين چيزى است كه خدا در قرآن، آن را به مشركان نسبت مى دهد.

پاسخ:

اين استدلال، حاكى از آن است كه طرفين در يك محيط ناآرام سخن ميگفتهاند واز منطق يكديگر ناآگاه بوده اند ومورد نزاع،براى آنان روشن نبوده است.

كسانى كه مى گويند، كلام خدا مخلوق است، مقصود، مخلوق خدا است، واضافه مى كنند كه خدا آن را در ظرف 23 سال بر قلب پيامبر خود نازل كرده واين سخنى است كه بشر نمى تواند نظير آن را بياورد. البته ادعاى اينكه قرآن مخلوق خداست، مانع از آن نيست كه قرآن تلاوت شده، مخلوق خود انسان باشد، زيرا معنى آن اين است كه اصل قرآن از آن خداست واوست كه آن را به صورتى اعجازآميز پديد آورده است، ولى كار بشر، پس از نزول قرآن، تلاوت آنست، تلاوت از آن بشر، و«متلوّ» از نظر اصل، كار خدا وتكرار آن از آن بشر است.

درست، مثل اينكه ديوان حافظ از آن خود اوست وگوينده اين همه غزليات بديع، ذهن وفكر عارفانه اوست، ولى پس از آنكه او شعر را ساخت ورفت، من ميتوانم آن را تكرار كنم.

اگر بگوييم، صورت تكرارى مخلوق ماست، هرگز دليل بر آن نيست كه اصل قرآن مخلوق ماست، به تعبير علمى، ممثلى داريم ومثالى، ممثل مخلوق خداست، در حالى كه مثال، مخلوق خود قاريان است ودر عين حال همه انسان ها از ايجاد مثل قرآن(نه مثال آن) عاجز وناتوانند.

با تدبر در اين مسائل و دلائل، مى توان به بى پايگى ديگر دلائل اشعرى در اين مورد، پى برد.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست