responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 222

حركت است. كار آفرينش را تدبير مى كند، آيات را به روشنى بيان كرده تا شما به ديدار پروردگار خود يقين داشته باشيد».

«امر» در اين دو آيه، به معنى فرمان در مقابل نهى وزجر نيست، زيرا فرمان خدا، قابل تدبير وگردانندگى نيست، بلكه مقصود از امر، آفرينش امور مربوط به شؤون خلقت است كه زمام آن در دست خداست.

از اين جهت، بايد گفت، امر، در آيه سوره اعراف كه مورد توجه اشعرى است، به همين معناست، نه به معناى فرمان، ومقصود اين است كه جهان، از ابتداء تا انتهاء، از خلقت تا تدبير، همه وهمه زير نظر اوست، تو گويى چنين مى گويد: خورشيد وماه وستارگان، فرمانبردار اويند و آفرينش وتدبير امر جهان، ازآناوست.

پس مقصود از«امر» در اين آيه،«تدبير» امر خلقت است، نه امر در مقابل نهى، كه گاهى بزرگ به كوچك فرمانى صادر مى كند.

وبه ديگر سخن: امر در آيه وامثال آن به معنى شأن است، چنان كه ميگويند«امر البلاد، امر الصبى، وامر الزوجة» ،يعنى امور مربوط به آنان.

در پايان يادآور مى شويم: اگر نتيجه تقابل خلق وامر اين است كه امر،فاقد آفرينش است، پس بايد گفت:روح كه در آيه((وَيَسْأَلُوْنَكَ عَنِ الرُّوْحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ امْرِ رَبِّى))(اسراء/85)، از شؤون امر شمرده شده است، مخلوق نيست ونتيجه آن قديم بودن روح الامين ويا روح انسانى است. چه شركى بالاتر از اين؟!

آيه سوم

((اِنْ هَذَا اِلاَّ قُوْلُ البَشَرِ))(مدثر/25).

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 222
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست