responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 210

ابو الحسن اشعرى، مى گويد: «قرآن كلام خداست و مخلوق نيست و هر كس بگويد كه قرآن مخلوق است، او كافر است و آنگاه جمله هايى مشابه گفتار احمد را نقل مى كند»[1].

در مقابل آنان، عبد الجبار، رئيس معتزله وقت مى گويد: «مذهب ما اين است كه قرآن، كلام خدا و وحى اوست و آن مخلوق است و حادث. آن را بر پيامبر خود فرو فرستاده، تا گواه بر نبوت او باشد و در نتيجه، مرجع حلال و حرام براى ما گردد و بر ماست كه در مقابل اين نعمت، شاكر و سپاسگزار باشيم و آنچه كه ما الآن از قرآن مى شنويم و تلاوت مى كنيم، خدا آن را نيافريده است، ولى به گونه اى به او منتسب است، همان گونه كه قصيده امرأ القيس كه ما مى خوانيم مخلوق امرء القيس نيست، ولى به گونه اى به او منتسب است» [2].

سرانجام، معتزله مى گويند كه اصل قرآن كه از جانب خدا فرو فرستاده شده است، حادث و مخلوق است ولى آنچه را كه ما مى خوانيم، يك نوع مشابه سازى كلام اوست، و اصل قرآن، مخلوق خداست و آنچه را كه ما تلاوت مى كنيم، مخلوق خود ماست، ولى در عين حال بى ارتباط با كلام خدا نيست و به گونه اى با آن ارتباط دارد، زيرا ما مشابه آنچه را كه او آفريده است، ايجاد مى كنيم.

تا اين جا،با كلمات و نظريات اشاعره و معتزله آشنا شديم. اكنون به گونه اى به تحقيق مسئله مى پردازيم و براى تفكيك مطالب از ارقام رياضى بهره مى گيريم:

1 ـ اگر اهميت مسئله حدوث و قدم قرآن به پايه اى است كه هر يك از دو گروه، ديگرى را تكفير مى كند، بايد چنين مسئله اى در پرتو قرآن و سنت و داورى


[1] ابانه، ص21 ، مقالات الاسلامنيين، ص321.
[2] شرح اصول خمسه، ص258.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست