responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 171

ياد شده بود كه مورد بحث و بررسى قرار گرفت، اكنون لازم است با دلائل منكران، به عنوان «اتمام بحث» آشنا شويم، هر چند بحث دوم مربوط به عقائد عدليه است كه در بخش معتزله و اماميه خواهد آمد، ولى چون گشودن بحث جديد در باره رؤيت، مستلزم اشاره به دلائل منكران نيز هست، از اين جهت مجموع بحث را در اينجا يك كاسه كرده و به پايان مى رسانيم.

دلائل عقلى منكران، در بحث گذشته مطرح گرديد و آن اينكه رؤيت، جدا از جهت داشتن مرئى و بالنتيجه «مكان دارى» و «جسم بودن» نيست، از اين جهت به بيان اين قسمت نمى پردازيم، بلكه به دلائل قرآنى منكران اشاره مى كنيم:

آيه نخست:

((لاَتُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الخَبِيرُ))(انعام/103).

(چشمها او(خدا) را نمى بينند ولى او ديدگان را مى بيند و او موجودى «دقيق» و برتر از شناخت ما و از همه چيز آگاه است).

شيوه استدلال به اين آيه روشن است، زيرا واژه «درك» مفهوم گسترده اى دارد كه جزئيات آن در صورتى روشن مى شود كه به حسى از حواس نسبت داده شود، مثلا اگر به چشم نسبت داده شود، مقصود ديدن است، و اگر به گوش منسوب باشد، مقصود شنيدن است،به همين جهت تشخيص معنى آن در پرتو حسى است كه به آن نسبت داده مى شود، اگر كسى بگويد: «ادركته ببصري و ما رأيته» سخن او كلام، متناقض شمرده مى شود، آيه در مقام بيان عظمت و رفعت مقام إلهى است، كه او در ميان موجودات اين وصف را دارد كه او مى بيند ولى خود ديده نمى شود، چنانكه در جاهاى ديگر، نظير اين نوع ويژگى آمده است، همانگونه كه مى فرمايد:

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست