responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 147

سخن: نفس انسانى در مسير تكامل خود داراى قدرت و توان بيشترى شده و قدرتهايى را كسب و ضميمه ذات خود مى سازد،با اين وضع چگونه مى توان قدرت را عرض خواند؟ اگر او قدرت در عضلات را ياد آور مى شود، آن نيز در پرتو قدرت نفس فعاليت مى كند و منهاى قدرت آن، خود نمى تواند كارى را صورت دهد، آنگاه با چه دليلى مى گويد كه: توان موجود در عضلات، عرض است؟

در باره مطلب دوم، ياد آور مى شويم: اينكه مى گويند عرض در دو زمان باقى نيست و عرض در زمان دوم غير از عرض در زمان نخست است، مقصود از آن «تجدد امثال» است، يعنى، سفيدى برف و پنبه و عاج، و همچنين سياهى ذغال ومو، يك واقعيت سيال است كه سفيديهاو سياهيهايى به صورت متصل و ناگسسته پديد مى آيند و به هيچ وجه حالت گسستگى و ناپيوستگى ندارند، بلكه و جود واحد ممتدى هستند كه از مرتبه حدوث و از مرتبه بقا، انتزاع مى شود و بقاى قدرت، مغاير با حدوث آن نيست بلكه ادامه آن است، و در نتيجه اگر كسى قائل شد كه قدرت پيش از فعل است، نتيجه آن، حدوث معلول بلا علت نخواهد بود، بلكه معنى آن اين خواهد بود كه مرتبه حدوث علت، در تحقق معلول مؤثر نبوده، بلكه در مرتبه بقاى آن، مؤثر بوده است.

اساس استدلال اين است كه اين عرضها، از هم گسسته و ناپيوسته هستند.حدوث قدرت، ارتباطى به بقاء، و بقاء آن ارتباطى به حدوث ندارد و در حقيقت قدرتهاى جدا از يكديگر هستند، در حالى كه قدرت واحد است و با حدوث خود بقاى خود را نيز مى آفريند، چيزى كه هست وجود آن، وجود سيال و متصرم و در حال افاضه است كه آينده آن با گذشته در ارتباط مى باشد.

ب: وجود فعل، در حال عدم ممتنع است، به گواه اينكه وجود و عدم نميتوانند در جايى گرد آيند، اگر فعل در حال عدم ممتنع است، قهرا مقدور نخواهد بود، و نبيجه اين مى شود كه در حال عدم، به خاطر ممتنع بودن فعل،

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست