نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 146
اكنون هر سه مسأله را مورد بحث قرار مى دهيم و تنها به نقل گفتارهاى روشن اشاعره اكتفا مى ورزيم، زيرا برخى از براهين آنان، در عين سست و واهى بودن، نامفهوم است و براى خوانندگانِ گرامى نمى تواند سودمند باشد.
1 ـ قدرت، غير از فاعل است
شيخ اشعرى براى اثبات چنين مسأله روشنى، دست به استدلال زده وميگويد: گواه بر اينكه استطاعت، غير انسان است، همان حالات مختلف اوست كه گاهى مستطيع و گاهى ناتوان مى باشد[1].
اين مسأله همان طور كه ياد آور شديم، يك مسأله بديهى است و همگى ميدانيم كه انسان به تدريج قدرت و استطاعت را كسب مى كند و روزى نيز به عللى، آن را از دست مى دهد.
2 ـ قدرت، همراه با فعل است نه متقدم بر آن
در اينجا اشاعره، براهينى دارند كه برخى را ياد آور مى شويم:
الف: قدرت و استطاعت، عرض است و عرض در دو زمان باقى نمى ماند، و اگر قدرت، پيش از فعل باشد، طبعا در حال انجام كار، معدوم مى شود و نتيجه اين مى گردد كه فعل بدون قدرت،ومعلول بدون علت،پديد آيد واين محال است[2].
مستدِل در اينجا دو مسأله را مسلم گرفته، كه يكى باطل و ديگرى قابل بحث و بررسى است، اولا مى گويد: قدرت عرض است و ثانيا مدعى است كه عرض در دو زمان باقى نمى ماند، در باره مطلب نخست ياد آور مى شويم كه: قدرت از مراتب وجود ما است، در اين صورت چگونه مى تواند عرض باشد؟ و به ديگر
[1] لمع، ص93. [2] تفتازانى: شرح مقاصد، ج1، ص240، ـ علاء الدين قوشچى: شرح تجريد، ص362.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 146