«شما هر چند بخواهيد، نمى توانيد ميان زنان با عدالت رفتار كنيد، پس بطور كامل به يكى از زنان خود گرايش پيدا نكنيد تا ديگرى را به صورت زنى سرگردان درآوريد، واگر اصلاح كنيد وتقوا پيشه سازيد، خداوند آمرزنده ومهربان است».
اين آيه، حاكى از آن است كه إنسان قادر به برقرارى عدالت ميان زنان نيست، در حالى كه خدا در آيه ديگر دستور داده است كه با زنان به طور عدالت رفتار كنيم، چنانكه مى فرمايد: ((فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً)) (نساء / 3).
«اگر مى ترسيد كه نتوانيد به عدالت رفتار كنيد، پس يكى را برگزينيد».
پاسخ
ريشه استدلال اين است كه: عدالت در دو آيه به يك معنى گرفته شده است (عدالتى كه توان برقرارى آن را نداريم و عدالتى كه بايد ميان زنان برقرار كنيم)، وحال آنكه چنين نيست. عدالتى كه خارج از توان و قدرت است، همان مساوات در تمايلات قلبى و عواطف باطنى است، مسلماً يك چنين مساوات در بسيارى از شرائط امكان پذير نيست، زيرا زنان از نظر جاذبه ها و ملاكات گرايش قلبى مردان، مختلفند، پس چگونه إنسان مى تواند تمايل جنسى خود را به هر دو يكسان سازد؟
ولى عدالتى كه مأمور به انجام آن هستيم، عدالت در هزينه زندگى است كه به
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 140