اسحاق را و موسى، هارون را و عيسى، شمعون را و سرانجام، پيامبر اسلام
6 على (ع) و يازده فرزند معصوم او را به وصايت برنهاد. حقيقت وصايت همان ولايت-
يعنى سرپرستى و زعامت امور دينى و دنيوى- است و پيامبر اسلام 6 بر آن بسيار ارج
مىنهاد و بارها، با پاىفشارى تمام، از اهميت آن سخن گفت.
سيره
و سخن رسول خدا 6 نشان مىدهد كه وصايت و ولايت حضرت على (ع) و يازده فرزندش،
همسنگ نبوّت و قرآن و بلكه روح نبوّت است. احاديث در اين باره بسيارند و به روشنى
و صراحت از اهميت وصايت و ولايت على بن ابىطالب (ع) سخن مىگويند (ر. ك. غاية المرام، 622- 618؛ حلية الاولياء، 1/ 66؛ امامشناسى، 2/ 201؛ بحارالانوار، 9/ 325؛ 22/ 149؛ 24/ 463؛
38/ 536 و 263).
در
اينكه تعيين جانشين پيامبر اسلام 6 و امام (ع) بر عهده كيست، فِرَق اسلامى با
يكديگر اختلاف دارند.
شيعيان
بر آناند كه تنها خداوند است كه او را بدين منصب مىگمارد؛ همان گونه كه پيامبران
(ع) را نيز خداوند به پيامبرى مىگمارد. ديگر فرقهها معتقدند كه تعيين جانشين
پيامبر از وظايف امّت است (الصّراط المستقيم، 63).
***
وظايف شيعه در عصر غيبت
بنابر
روايات، شيعيان را در عصر غيبت دو گونه وظيفه است:
الف.
وظايفى كه در برابر احكام و تكاليف شرعى دارند:
اين
وظيفه ويژه عصر غيبت نيست. مؤمنين همواره بايد به وظايف دينى خويش وفا كنند و
تكاليف خود را ارج نهند؛ امّا در عصر غيبت، ناگزير، مىبايد در فهم احكام دينى به
فقهاى شيعه رجوع كنند. در توقيع مبارك حضرت مهدى (ع) آمده است كه شيعيان بايد براى
حوادثى كه پيش رو دارند، به راويان حديث اهل بيت (ع) رجوع كنند.
امام
زمان (ع) در اين روايت به صراحت فرموده است: «آنان حجّت من بر شمايند و من، حجّت
خدا بر آنانم.» (الاحتجاج، طبرسى/ 2- 1/ 470) فقهاى عادل در عصر
غيبت از سوى امام (ع) داراى نيابت عامّاند.
آنان
جز تبيين احكام دينى، وظيفه قضاوت و تأسيس حكومت دينى را نيز بر عهده