نيكان و بدان يكسان نمىنگرد و با آنان همسان رفتار نمىكند. هرچند
ممكن است از سرِ رحمت از خطاى كسى درگذرد، امّا نيكى آدمى را جز با نيكى عوض
نمىدهد (مؤمنون/ 6). هر چه در رستاخيز به بندگان رسد، بازتاب كردار خود آنان است
(آل عمران/ 30؛ يس/ 12). بنابر تعاليم اسلامى، خداوند به نيكوكاران بيش از آنچه
سزاوارند، پاداش مىدهد و اين «فضل» است كه برتر از عدل و دادگرى است (انعام/
160). امّا كيفر گناهكاران را به قدر گناهشان مىدهد و بر آن نمىافزايد (همان) و
بلكه با رحمت و رأفت خويش از كيفر آنان مىكاهد و اين كيفر، سبكتر از كيفر
عادلانه است (شورى/ 30). بنابر روايات بزرگان معصوم (ع)، آنچه خداوند از آن
درمىگذرد، بيش از آن است كه مؤاخذه مىكند (البرهان
فى تفسير القرآن، 4/ 127؛ مبانى انديشه اسلامى، 80). مجازاتها در فرهنگ اسلامى، بر سه گونهاند:
الف.
مجازاتهاى قراردادى:
اين
دسته از مجازاتها، همانند مقرّرات جزائى جوامع بشرىاند كه قانونگذاران وضع
مىكنند. سود اين دسته، آن است كه با ايجاد رعب و وحشت مانع تكرار جرم مىشوند و
بدين روى، آنها را «تنبيه» نيز مىنامند. سود ديگر آنها، تسلّى خاطر ستمديدگان است
(مجموعه آثار، 1/ 225).
ب.
مكافات دنيوى:
مراد،
مجازاتهايى است كه با جرم رابطه علّى و معلولى دارند و نتيجه طبيعى اعمال
انساناند و آنها را «مكافات عمل» و «اثر وضعى گناه» نيز مىگويند (همان، 227).
ج.
مجازاتهاى اخروى:
اين
گونه مجازاتها رابطه استوارترى با اعمال دارند. رابطه عمل و جزا در آخرت نه
قراردادى است و نه از نوع مكافات است؛ بلكه فراتر از اين است. اين رابطه، عينيّت و
اتّحاد است. پاداش يا كيفرى كه در آخرت به آدمى مىرسد، تجسّم عمل است (تجسم عمل؛
شفاعت) و آيات فراوانى از قرآن كريم بدين حقيقت اشارت بردهاند (همان، 230؛ آل
عمران/ 30؛ كهف/ 49؛ زلزال/ 8- 6؛ بقره/ 280؛ نساء/ 10؛ حشر/ 18 و ...).
***
عذاب: كيفر گناهكاران
كلمه
«عذاب» به معناى شكنجه و عقوبت است. مراد، كيفرهاى دردناك دنيوى و