بدين سان، هر چند اسلام و ايمان، عبارتاند از اعتقاد به شريعت
محمّدى 6، امّا اسلام، اعتقاد غير راسخ است و ايمان، اعتقاد راسخ (اصول كافى، 2/ 27). ديگر آنكه اسلام تنها اعتقاد
به توحيد و نبوّت معاد است؛ ولى ايمان افزون بر اين، پايبندى عملى است و ولايت را
نيز در خود دارد. اسلام، عبارت از التزام به امورى است كه موجب جارى شدن احكام
ظاهرىاند؛ از قبيل طهارت بدن، حلال گشتن ذبيحه، حمل فعل بر صحت، تجهيز و تغسيل و
تدفين و نماز جنازه، جواز نكاح و حقّ ارث؛ ولى ايمان مايه نجات و سعادت اخروى است
(اصول كافى، 1/ 46، 53، 63، 64 و 2، 25 و 26؛ تفسير صافى، 2/ 595؛ الميزان، 1/ 310؛
اوائل المقالات، 15؛ جواهر الكلام،
6/ 59). اسلام، آيين الهى همه پيامبران آسمانى است (آل عمران/ 19). همه پيامبران
در پى يك هدف بودهاند و يكديگر را تصديق كردهاند (بقره/ 285) و در امّتى واحد
جاى داشتهاند (انبياء/ 92). با اين حال، شريعت آنان هر يك ويژگىهايى داشته است
(مائده/ 48).
تفاوت
دين و شريعت در اين است كه نسخ به دين راه ندارد؛ امّا شريعت با ابلاغ شريعت بعدى
منسوخ مىگردد.
شريعت
نو برخى احكام شريعت پيشين را تأييد و برخى را منسوخ مىكند (آل عمران/ 50).
واپسين شريعت، كه داراى كمال نهايى است، شريعت حضرت محمّد 6 است كه به صورت
مطلق، «اسلام» نام دارد.
جاودانگى
دين اسلام:
لازمه
خاتميّت (خاتميت) دين، جاودانگى است.
جاودانگى
بدين معنا است كه نيازهاى همه انسانها را در هر زمان و مكانى پاسخ دهد. مخاطب
پيامبر اسلام 6 و آيين او همه جهانياناند (تكوير/ 27؛ فرقان/ 1) و خطاب قرآن به
صراحت همه انسانها را شامل مىشود (اعراف/ 108).
قرآن
كريم تأكيد مىكند كه رسالت محمّد 6 عمومى و همگانى است (سبأ/ 28). او رحمتى
براى همه جهانيان است (انبياء/ 107). بنابر آيات قرآنى، اسلام سرانجام بر همه
اديان غالب مىآيد (توبه/ 33؛ فتح/ 28؛ صف/ 9؛ مائده/ 48).
مبانى
جاودانگى دين اسلام:
هماهنگى
با فطرت انسانى، بهرهمندى از انسانشناسى ژرف (روم/ 30)، برخوردارى از آموزههاى
كمالآفرين و زندگىبخش