اصطلاحى
است فقهى كه براى نخستين بار در قرآن كريم به كار رفته است. بنابر آيات قرآنى، اهل
كتاب، همان يهوديان، مسيحيان و صابئياناند. پيروان برخى مذاهب همانند زرتشتيان را
نيز به اهل كتاب ملحق كردهاند (دائرة المعارف تشيّع، 2/ 616). در اينكه آيا صابئيان هماناند كه هم اكنون در جنوب غربى
ايران و شرق عراق زندگى مىكنند، ترديد است (همان، 617). قرآن كريم با تعابير ديگر
نيز از اهل كتاب ياد كرده است (بقره/ 101 و 121).
احكام
شرعى اهل كتاب:
فقه
اماميّه درباره اهل كتاب مسائلى را مطرح ساخته است؛ از جمله اينكه آيا آنان
پاكاند يا نجس. فقهاى اماميّه در اين باره دو دستهاند: دستهاى بر آناند كه اهل
كتاب همانند كفّار، نجساند. دسته دوم، به پاكى آنان حكم كردهاند (دائرة المعارف تشيّع، 2/ 617). بيشتر فقها در
شمار دسته نخست جاى دارند. فتوا به نجاست اهل كتاب ميان فقهاى اماميّه چنان مشهور
است كه برخى مدّعى اجماع بر آن شدهاند و برخى ديگر گفتهاند اين فتوا مبدّل به
يكى از ويژگىهاى فقه شيعى شده است و شيعه را بدان مىشناسند (طهارت و نجاست اهل كتاب و مشركان،
222 و 231).
***
ايدئولوژى: عقيدهشناسى؛ انديشهشناسى؛ آرمان
ايدئولوژى(Ideology) از دو كلمه «ايده» به معناى فكر و نظر و «لوژى» به معناى شناختن
تركيب يافته است (فرهنگ علوم سياسى، 1/ 92). و در اصطلاح عبارت
است از دستهاى از آراى كلّى و هماهنگ درباره رفتارهاى انسان. بنابر اين تعريف،
نظام كلى احكام عملى- كه در اصطلاح مذهبى «فروع دين» نام دارد- ايدئولوژى خوانده
مىشود (آموزش عقايد، 29).
ايدئولوژى
بر جهانبينى استوار است.
جهانبينى
عبارت از نظر درباره جهان است آن چنان كه هست؛ امّا ايدئولوژى نظر درباره انسان
است آن چنان كه بايد باشد (تكامل اجتماعى انسان، 115). انسان براى نيل به سعادت نيازمند برنامهاى