responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1886
ابن وزير
جلد: 5
     
شماره مقاله:1886


ِبْنِ وَزیر، عبداللـه بن احمد (1302- مق‌ 1367ق/1885-1948م)، سیاستمدار، عالم زیدی و وزیر امام یحیی که سپس به امامت یمن دست یافت. وی داماد امام یحیی و از خاندان وزیر، یکی از خاندانهای هاشمی مشهور یمن، به‌شمار می‌رفت. زندگی او را باتوجه به مناصب مختلف و نقشی که در اوضاع سیاسی یمن داشت، می‌توان به دو دوره تقسیم کرد: دورۀ نخست زندگی او در بر گیرندۀ تکاپوهایش در دستگاه امام یحیی به عنوان سیاستمداری مورد اعتماد او و دورۀ دوم شامل فعالیت برای کسب قدرت و مخالفت با امام یحیی و اشغال منصب امامت است.
در دورۀ نخست، ابن وزیر که از مشاوران نزدیک امام یحیی بود، به حکومت حدیده منصوب شد و در 1343ق/1924م آشوب اهالی منطقه جوف در شرق یمن و نیز شورش قبایل شمال صنعا را که بر ضد امام یحیی بود، سرکوب کرد (عرشی، 94؛ زرکلی، اعلام، 4/70). همچنین پس از درگیریهایی که میان یمن و عربستان سعودی بر سر مسائل مرزی ایجاد شد، به نمایندگی از سوی امام یحیی به عربستان رفت و در 1353ق/1934م معاهدۀ طائف را با سعودیها امضا کرد؛ در پایان همان سال نیز در رأس حاجیان یمنی به مکه رفت و گفته‌اند در توطئه نافرجام قتل عبدالعزیز بن سعود پادشاه عربستان دست داشت. پس از آن ابن وزیر بار دیگر امارت حدیده یافت و سپس امام یحیی او را به صنعا فرا خواند و به ریاست وزرا برگزید. این منصب جدید نفوذ او را میان علما، فرماندهان نظامی و امرا و قضات یمن افزایش داد (همان، 4/71)، اما وقتی امام یحیی برخلاف نظر زیدیان یکی از فرزندان خود به نام سیف الاسلام احمد را به ولایتعهدی برگزید، ناخشنودی خاندان وزیر و دیگر بزرگان سادات و حتی سایر فرزندان خود را برانگیخت و این خود از مهم‌ترین عواملی بود که بعدها سبب فروپاشی حاکمیت امام یحیی شد (همانجا؛ صائدی، 93). گویا امام یحیی نیز از مخالفت باطنی ابن وزیر و محبوبیت او بیمناک شده بود که پس از چندی افراد خاندان وزیر را از مناصبشان بر کنار کرد و فرزندان خود را به جای آنان گماشت. این کار سبب شد تا آزادی‌خواهان یمن با درک رقابت خاندان وزیر با امام یحیی، به ابن وزیر رو بیاورند (سلال، 214).
دورۀ دوم زندگی ابن وزیر از اینجا و برای کسب قدرت و مخالفت با امام یحیی آغاز می‌شود که به انقلاب 1948م انجامید.
دربارۀ گرایش آزادی‌خواهان به ابن وزیر و نیز تمایل او به همکاری با آنان دیدگاههای گوناگونی وجود دارد؛ از جمله اینکه گفته‌اند: آزادی‌خواهان یمن از آن‌رو ابن وزیر را به رهبری برگزیدند که می‌خواستند به وسیلۀ او گام نخست مبارزه را برای انتقال از نظام امامت به نظام جمهوری بردارند (صائدی، 178)، یا خاندان وزیر از این جهت با جنبش پیوند یافتند که می‌اندیشیدند از این راه به امامت خواهند رسید (همو، 94)، یا مخالفان امام یحیی، ابن وزیر را به سبب جایگاه و منزلت او در میان رؤسای قبایل، به رهبری انتخاب کردند (همو، 64). نیز گفته‌اند (سعید، 136) ابن وزیر خود در پی کسب مقام امامت بود و به اعتبار اینکه پیش‌تر یکی از نیاکان او این منصب را داشته، آن را حق خود می‌دانست. به هر حال ابن وزیر اعلام کرد که پس از به قدرت رسیدن، خواستهای آزادی‌خواهان را تحقق خواهد بخشید. سیف الحق ابراهیم فرزند ناخشنود امام یحیی نیز به مخالفان پیوست و بدین ترتیب گروههای مخالف شامل زمین‌داران، بازرگانان، افسران ارتش که مرکز آنان در عدن تحت‌الحمایۀ بریتانیا بود، به انتقاد از حکومت امام یحیی پرداختند (گولوبوفسکایا، 192). برخی از گزارشها نیز حاکی از پیوند جنبش اخوان المسلمین با ابن وزیر است (صائدی، همانجا). سعید (ص 137) با احتیاط از نقش بریتانیا در تقویت جنبش ضد امام یحیی یاد کرده است.
نخستین گام آزادی‌خواهان، تلاش برای نفوذ به کاخ امام یحیی و کشتن وی بود. در 1367ق یک تن از سوی «جمعیه الیمنیه الکبری» مأمور کشتن امام شد، اما ناکام ماند و جبهۀ مخالفان به گمان توفیق در قتل امام، این خبر و قدرت یافتن ابن وزیر را شتابزده به دنیا مخابره کردند (ماکرو، 79). امام یحیی پس از آگاهی از توطئه، ابن وزیر را دستگیر کرد، اما وی به امام قبولاند که در این توطئه مداخله نداشته و قصد آزادی‌خواهان از ذکر نام او، تشدید آشوب بوده است (لااشید، 85، حاشیۀ 2). صائدی اخبار مربوط به توطئۀ قتل امام یحیی و ماجراهای پس از آن را بدان سبب که به عقیدۀ او ازادی‌خواهان در آغاز خواستار قتل امام نبودند، به دیدۀ تردید نگریسته و به نقل از شماحی مؤلف الیمن الانسان آورده که این حیلۀ سیف الاسلام احمد ولیعهد بود که می‌خواست بدین ترتیب به صنعا احضار شود و خاندان وزیر را سرکوب کند (ص 204). با اینهمه سرانجام در 6 ربیع‌الآخر 1367ق/17 فوریۀ 1948م امام یحیی در حومۀ شهر صنعا توسط گروهی از ازادی‌خواهان یمن کشته شد و ابن وزیر به قدرت رسید. وی دروازه‌های صنعا را بست و بسیاری از نزدیکان امام یحیی را دستگیر کرد و طی درگیریهایی 3 تن از فرزندان امام نیز کشته شدند. روز بعد رسماً اعلام شد که ابن وزیر به امامت برگزیده شده است (اوبالانس، 84، 85).
خواسته‌های آزادی‌خواهان برای آیندۀ یمن، براساس «المیثاق الوطنی المقدس» و شامل تأسیس مجلس شورا و وزارتخانه‌ها و هماهنگی میان قوانین شرعی و مدنی بود و ابن وزیر پیش از این گفته بود که براساس آن عمل عمل خواهد کرد (گراسیموف، 26). عمده‌ترین هدف این برنامه انتقال یمن از نظام سیاسی فردی متکی بر قداست رهبر، به نظام سیاسی دارای قانون اساسی و مبتنی بر تفکیک قوا بود (عفیف، 88). از این‌رو ابن وزیر بی‌درنگ به تشکیل کابینۀ وزرا اقدام کرد و سیف الحق ابراهیم فرزند امام مقتول را ریاست وزرا داد (اوبالانس، 86). ابراهیم پس از دریافت خبر قتل پدرش مأمور شد تا پیش از ترک عدن، تمایل دولت جدید را در زمینۀ همکاری با بریتانیا به حکومت عدن اعلام کند. این امر سبب شده تا سعید (ص 138-139) بر ارتباط میان مخالفان امام یحیی و ابن وزیر با حکومت لندن شتابی در به رسمیت شناختن ابن وزیر نداشت و بیشتر منتظر نتیجۀ تکاپوهای آزادی‌خواهان بود، با اینهمه به نوشتۀ ریحانی (1/111) ابن وزیر در آغاز پاره‌ای گرایشهای ضدانگلیسی داشته است. گفته‌اند که چون انگلستان به معادن نفت یمن چشم دوخته بود و امام یحیی مخالف اعطای امتیاز به بیگانگان بود، از این روی می‌توان گرایش انگلستان به تغییر حکومت در یمن را دریافت (براوی، 232). اما دربارۀ رابطۀ ابن وزیر یا به‌طور کلی ازادی‌خواهان یمن با بریتانیا اسناد درخور اعتمادی در دست نیست.
سرسخت‌ترین دشمن حکومت ابن وزیر، سیف الاسلام احمد فرزند امام یحیی بود که ولیعهد او نیز به‌شمار می‌رفت. او پس از قتل پدرش، با گروهی از هواداران خود به منطقۀ حجه رفت و در آنجا خود را امام الناصرلدین اللـه، و عبداللـه بن وزیر را غاصب خواند (گولوبوفسکایا، 195). از این زمان به بعد عملاً این دو گروه رویاروی هم قرار گرفتند.
هنوز چند روزی از اعلام حکومت ابن وزیر نگذشته بود که میان صفوف آزادی‌خواهان نیز اختلاف افتاد. آزادی‌خواهان وابسته به «الأحرار الیمنیّون» که می‌دانستند اندیشۀ سیاسی ابن وزیر تفاوت چندانی با امام یحیی ندارد، اما به سبب موقعیت وی و نیز به قصد رهایی از نظام کهن، او را به رهبری برگزیده بودند، دریافتند که اگر ابن وزیر به استوار ساختن پایه‌های حکومت خود موفق گردد، آنان را تصفیه خواهد کرد (همو، 197). از سوی دیگر کسانی که در گروه «الأحرار الیمنیّون» نبودند، به ابن وزیر اعتراض داشتند که چرا مناصب مهم به «احرار» داده شده است. آنان بر این باور بودند که این مناصب را به اشخاص صاحب نفوذ شهرها و قبایل باید داد. به دنبال اینگونه اعتراضها ابن وزیر افراد وابسته به حرکت احرار را از کار برکنار کرد و افزون بر آن به جای کارگزاران شافعی، زیدیان را به کار گماشت (همو، 198).
فشارهای سیف‌الاسلام احمد از بیرون و درگیریهای درونی. پایه حکومت ابن وزیر را بسیار سست گردانید. آشفتگی در کشور اوج گرفت و صنعا مورد تهدید قبایل هوادار ولیعهد قرار گرفت. ابن وزیر کوشید با جلب حمایت دولتهای عرب و غیرعرب، موافقت آنان را برای پشتیبانی از حکومت خود کسب کند. از این‌رو به جامعۀ عرب و ملک عبدالعزیز پادشاه عربستان متوسل شد (زرکلی، شبه الجزیره، 1301-1302). عبدالعزیز در پاسخ ابن وزیر، بی‌آنکه حکومت او را رسماً تأیید کند، این کار را به رأی هیأتی که از سوی جامعۀ عرب مأمور بررسی اوضاع یمن خواهد شد، موکول کرد که آن هم بی‌نتیجه ماند (همان، 1303). در این حال قبایل هوادار سیف الاسلام احمد به محاصرۀ صنعا پرداختند. ابن وزیر به تهدید شورشیان پرداخت، اما کاری از پیش نبرد و مددجویی او از عبدالعزیز سعودی و جامعۀ عرب نیز به جایی نرسید (همان، 1306، 1309).
سیف‌الاسلام احمد به یاری قبایلی که با ابن وزیر بیعت نکرده بودند و دیگر هواداران خود، با یورش نهایی به صنعا در 13 مارس 1948 به حکومت ابن وزیر پایان داد. برخی از هواداران او گریختند و ابن وزیر به همراه گروهی از یارانش دستگیر شد (سعید، 143-144؛ ماکرو، 81) و سیف‌الاسلام در 3 جمادی‌الاول 1367ق/14 مارس 1948م به امامت یمن رسید. وی ابن وزیر و گروهی از همراهانش را به زنجیر کرد و به حجه فرستاد (همو، 82) و در یک محاکمه که چندان به درازا نکشید، ابن وزیر و برخی از یارانش به اتهام خیانت و نقض بیعت با امام در همان سال اعدام شدند و اموالشان مصادره گردید (سعید، 144).
عدم تأیید همگانی در داخل کشور، ناتوانی مالی و نظامی، اختلاف میان آزادی خواهان، ترکیب نامتجانس نیروهای سازندۀ حکومت ابن وزیر و عدم همکاران رؤسای قبایل از جمله عواملی بودند که سبب فروپاشی فرمانروایی کوتاه مدت ابن وزیر شدند.
مآخذ: اوبالانس، ادگار، الیمن، الثوره و الحرب حتی عام 1970، ترجمۀ عبدالخالق محمد لاشید، بیروت، 1985م؛ براوی، راشد، «الانقلاب الاخیر فی المین»، ثلاث وثائق عربیه عن ثوره 1948، بیروت، 1985م؛ ریحانی، امین، ملوک العرب، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، 1967م؛ زرکلی، اعلام؛ همو، شبه جزیره فی عهد الملک عبدالعزیز، بیروت، 1985م؛ سعید، امین، الیمن، قاهره، 1378ق/1959م؛ سلال، مشیر عبداللـه و دیگران، وثائق الاولی عن الثوره الیمنیه، بیروت، 1405ق/1985م؛ صائدی، احمد قائد، حرکه المعارضه الیمنیه، بیروت، 1403ق/1983م؛ عرشی، حسین بن احمد، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام، به کوشش انستاس ماری کرملی، بیروت، 1358ق/1939م؛ عفیف، احمدجابر، الحرکه المعارضه فی شمال الیمن»، ترجمۀ احمد حسن سعید، دراسات یمنیه، 1982م، شم‌ 8 و 9؛ گولوبوفسکایا، ایلینا، ثوره 26 سبتمبر فی الیمن، ترجمۀ قائد محمد طربوش، بیروت، 1982م؛ لاشید (نک‌ : هم‌ ، اوبالانس)؛ نیز:
Macro, Eric, Yemen and the Western World, London, 1967.
منصور صفت گل

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1886
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست