اِبْنِ فَلّوس، ابوطاهر (ابوالفضل) شرفالدين (شمسالدين) اسماعيل بن
ابراهيم بن غازي بن محمد نميري (شيبانى) ماردينى، رياضىدان، فقيه و محدث
حنفى مذهب ايرانىالاصل. نياي او غازي ابن محمد اصلاً اهل شيراز بود و به
موصل كوچيد و سپس در الرُّها منصب قضا يافت. پسرش ابراهيم نيز در دمشق
نيابت قضا داشت. ابن فلوس در 544ق/1149م (نعيمى، 1/541) در ماردين زاده شد
(ابن ابى الوفاء، 1/144). برخى از نويسندگان تولد او را در 593 يا 594ق ذكر
كردهاند (همانجا) كه به نظر درست نمىآيد (نك: دنبالة مقاله).
به هر حال ابن فلوس در دمشق به تحصيل علم پرداخت. فقه را بر مذهب حنفى
فراگرفت و از اصحاب ابوطاهر سلفى (همانجا) و كسانى چون يوسف بن معالى
البزار (د 592ق) و هبةالله بن محمد شيرازي (د 578ق) حديث شنيد (نعيمى،
همانجا). بنابراين پيداست كه با توجه به سنوات درگذشت اين دو تن، سالهاي
593 يا 594 كه براي تولد ابن فلوس ذكر كردهاند، نمىتواند درست باشد. ابن
فلوس همچنين مدتى در مصر به تحصيل علوم قرآن و حديث مشغول شد و در آن
علوم دستى قوي يافت (ابن ابى الوفاء، همانجا). از استادان وي در اين
علوم، و نيز در طب و منطق و خاصه رياضيات كه در آن چيرهدست بود، آگاهى
نداريم، چنانكه دانسته نيست در چه زمانى به عنوان قاضى حنفى به نيابت
از قاضى ابن زكى منصوب شد (ابن عماد، 5/129). ابن فلوس در مدرسة فخريه
براي حنفيان تدريس مىكرد و از جملة مدرسان مدرسة عزالدين نيز به شمار
مىرفت (ابن ابى الوفاء، همانجا)، اما مهمترين شغل علمى او نظارت بر مدرسة
طرخانية دمشق و تدريس در آنجا بود (همو، 1/145؛ نعيمى، همانجا).
ابوطاهر در همين منصب بود كه الملك المعظم عيسى، سلطان ايوبى دمشق (حك 615
-424ق) از او خواست تا به حلّيت شراب خرما و انار فتوا دهد و چون نپذيرفت،
وي را از طرخانيه اخراج كرد (ابن كثير، 7(13)/147؛ ابن عماد، همانجا). ابن
فلوس پس از آن خانهنشين شد و در آنجا تا هنگام مرگ به تدريس و افتاء
روزگار مىگذرانيد. تاريخ درگذشت او را 629ق (نعيمى، ابن عماد، همانجاها)،
630ق (ابن كثير، همانجا)، 637ق (ابنابىالوفاء، 1/144) و حتى 650ق نوشتهاند.
از نام شاگردان ابن فلوس اطلاع چندانى در دست نيست. ظاهراً يكى از
معروفترين آنها زينالدين ابن العتال است كه پس از اخراج وي از مدرسة
طرخانيه، از سوي الملك المعظم به جاي استاد، عهدهدار مشاغل او شد (ابن
كثير، همانجا). كسانى چون زكىالبرزالى، شهابالقوصى و تاجالعرب دختر غيلان
از او روايت كردهاند (نعيمى، همانجا).
آثار: با آنكه ابن فلوس در فقه و حديث نيز شهرت داشت، ولى عمدة آثار او در
رياضيات است، بدين شرح: 1. ارشاد الحُسّاب الى المفتوح من علم الحساب،
كه در يك مقدمه و 5 باب است و در مكه نوشته شده است. نسخهاي از اين اثر
در دارالكتب قاهره نگهداري مىشود (سيد، 1/35)؛ 2. اعداد الاسرار فى اسرار
الاعداد، در يك مقدمه و 3 باب. اين كتاب به گفتة نويسنده براساس نامة
نيقوماخس به فيثاغورس دربارة حساب نوشته شده است (طعمه، 1/151-152).
نسخههايى از اين اثر در دارالكتب قاهره (سيد، 1/58)، برلين (آلوارت، ؛ V/331
زوتر، و اياصوفيه ، GAL) همانجا) موجود است؛ 3. التفاحة فى اعمال المساحة، كه
در 1310ق در قاهره منتشر شد (همانجا) و بارديگر در 1368ق در ضمن مجموع المتون
الكبير در همانجا به طبع رسيد (مشار، 196)؛ 4. حل عقد الاِشْكال فى مساحة
الاَشْكال، در يك مقدمه و 2 باب. اين اثر در 629ق نوشته شد و نسخهاي از
آن در دارالكتب قاهره موجود است (سيد، 1/284)؛ 5. مختصر، در علم حساب هوايى
(نوعى محاسبة ذهنى با روشها و قوانين خاص) كه فقط طاش كوپريزاده (1/329)
به آن اشاره كرده است؛ 6. مختصر فى علم المفتوح من علم الحساب، كه به
نظر مىرسد همان كتاب ارشاد الحساب او باشد. اگرچه در نسخة برلين، نويسنده
خود، اين اثر را مختصر فى فن المفتوح من الحساب ناميده، ولى فهرست نويس
كتابخانة مذكور (طعمه، 1/158) از آن با نام ارشادالحساب ياد كرده است.
نسخههايى از اين اثر در آمبروزيانا ( آمبروزيانا، و برلين (طعمه، همانجا)
نگهداري مىشود؛ 7. ميزان العلوم فى تحقيق المعلوم. نسخههايى از اين اثر
در صنعا (صنعا، 4/1884) و آمبروزيانا (آمبروزيانا، موجود است؛ 8. نصاب الحبر فى
حساب الجبر، كه به گفتة نويسنده در مكه و به خواهش علماي آن ديار نوشته
شده است (طعمه، 1/149). نسخههايى از اين اثر در برلين (زوتر، و ازهريه
(ازهريه، 6/173) نگهداري مىشود. با مقايسة صفحة آخر نسخة برلين (طعمه، 1/150)
با كتابى كه طاش كوپريزاده (1/328-329) در علم حساب درهم و دينار به ابن
فلوس نسبت داده، مىتوان حدس زد كه اين هر دو يكى هستند؛ 9. كتابى در علم
حساب درهم و دينار - چگونگى استخراج مجهولات عددي، كه شمار آن مجهولات از
معادلات جبري بيشتر باشد و اين مجهولات متعدد را حساب درهم و دينار و فلس
نام نهادهاند - (طاش كوپريزاده، 1/329)، به نظر مىرسد كه ابن فلوس لقب
خود را از فلس، در اينگونه محاسبات رياضى، گرفته باشد؛ 10. وسيلة الطلاب فى
معرفة الاوقات بالحساب (صفا، 1/144). در مآخذ ديگر به اين اثر اشارهاي نشده
است؛ 11. مختصر، در علم قوافى، در يك مقدمه و 5 فصل كه نسخهاي از آن در
دارالكتب مصر موجود است (سيد، 3/35).
مآخذ: ابن ابى الوفاء، عبدالقادر، الجواهر المضيئة، حيدرآباد دكن، 1332ق؛ ابن
عماد حنبلى، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق؛ ابن كثير، اسماعيل،
البداية و النهاية، بيروت، 1407ق/1987م؛ ازهريه، فهرست؛ سيد، خطى؛ صفا، ذبيح
الله، تاريخ علوم عقلى در تمدن اسلامى، تهران، 1346ش؛ صنعا، خطى؛ طاش
كوپريزاده، احمد، مفتاح السعادة، حيدرآباد دكن، 1328- 1329ق؛ طعمه، عدنان
جواد، مخطوطات برلين، ماربورگ، 1402ق/1982م؛ مشار، خانبابا، فهرست كتابهاي
چاپى عربى، تهران، 1344ش؛ نعيمى، عبدالقادر، الدارس فى تاريخ المدارس،
دمشق، 1367ق/ 1948م؛ نيز:
Ahlwardt; Ambrosiana; GAL; Suter, Heinrich, Beitr L ge zur Geschichte der
Mathematik und Astronomie im Islam, Frankfurt, 1986.
بخش علوم - محمدسعيد حنائى كاشانى
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا